امریکا و چین به هم وابسته شده اند!


مصاحبه اشپیگل( 45) با مادلن البرایت

امریکا و چین به هم وابسته شده اند!

 

دخالت نظامی انگلستان و فرانسه در لیبی یک تکامل اروپائی بود!

اما دخالت نظامی در سوریه را عملی نمی دانم!

گزینش و ترجمه رضا نافعی

مادلن اولبرایت وزیر خارجه اسبق آمریکا (75 ساله) که اکنون مشاور باراک اوباماست، نقش تازه آمریکا را در عرصه جهانی توضیح می دهد.

ــ خانم مشاور! زمانی که شما وزیرخارجه بیل کلینتون بودید ایالات متحده آمریکا را به عنوان » ملت بی بدیل» توصیف کردید، هنوز هم  این توصیف صادق است؟

ــ ما این توصیف را پس از ریاست جمهوری رونالد ریگان و بوش پدر بکار بردیم. در آن زمان جامعه آمریکا از اقدامات نظامی در خارج از کشور خسته شده بود، جامعه نگران بود که فشار به آمریکا بیش از تحمل آن باشد. بنا بر این مهم بود که به یاد شهروندان بیاوریم که که جهان کماکان نیازمند حمایت آمریکاست.

ــ آیا مناسب نبود که  در مبارزات انتخاباتی اخیر این امر دوباره بیاد آمریکائی ها آورده شود؟ در این مبارزه انتخاباتی هم جمهوریخواهان و هم  دموکرات ها بیش از همه در این باره سخن می گفتند که بهتر است بجای توجه به خارج  به مسائل داخلی پرداخته شود.

ــ در یک کلام، آمریکائی ها خسته  شده اند، باید این را درک کنید. اول مصیبت جنگ خونین عراق را داشتیم، بعد جنگ در افغانستان، که طولانی ترین جنگ در تاریخ آمریکا ست. قابل فهم است که حالا پرزیدنت اوباما می خواهد پول ما را  اول برای مدارس و خیابان های خودمان خرج کند.

ــ پس آمریکا خود را عقب می کشد و روی به انزوا می آورد؟

ــ چه حرف ها. توصیف «ملت بی بدیل » هنوز هم به اعتبار خود باقی است. اغلب به این نکته توجه نمی شود، وقتی من می گویم ملت ما بی بدیل است به این معنی نیست که ایالات متحده باید همه کار را به تنهائی انجام دهد. اوباما بارها خواستار آن بوده که همپیمان های آمریکا سهم بیشتری از بار را بر دوش بگیرند، در درجه اول اروپائی ها.

ــ ولی همین چندی پیش که نامزدهای انتخابات رئیس جمهوری در باره سیاست خارجی صحبت می کردند از اروپا فقط بعنوان  نمونه عبرت آموز سخن می گفتند و بعنوان قاره بدهکار از آن یاد می شد.

ــ من متولد جمهوری چک هستم، من می توانم به شما اطمینان بدهم که آمریکا اروپا را فراموش نکرده است. با وجود بحران کنونی ولی اروپا دیگر منطقه  مسئله ساز نیست. و بهمین دلیل هم ما می توانیم با دقت کمتری به آن بنگریم. ولی اروپا می تواند بخشی از حل مسئله باشد مانند فرانسه  و انگلستان، که در برابر قذافی نشان دادند چه باید کرد. این یک تکامل مثبت است.

ــ ولی آنچه برای آمریکا بمراتب مهم تر است حسن روابط با چین   نیست؟   خریدار عمده اوراق قرضه آمریکا چین است نه کشورهای اروپائی.

ــ روشن است. ما به هم وابسته ایم. چینی ها به بازار ما نیاز دارند و ما هم به اشکال متفاوت و فراوان به چین نیازمندیم.

ــ در آغاز دولت اوباما چاپلوسانه مجیز گوی صاحبان قدرت در چین بود. اما پس از سفر   به چین  با سردی و حتی بی اعتنائی مقامات چینی روبرو شد. آیا رفتار چین جسورانه شده است؟

ــ حتی در زمانی که من وزیرخارجه بودم نیز چینی ها خود را یک قدرت جهانی می دانستند. با وجود این جالب است که دست بدست شدن قدرت در چین که هم اکنون  در حال وقوع است، برخلاف آنچه ارگانهای حزبی می خواستند، صاف و ساده صورت نمی گیرد.

ــ یکی از اسناد منتشر شده توسط ویکیلیکس حکایت از آن دارد که هیلاری کلینتون جانشین شما از دشواری رفتار با چین سخن می گوید و می پرسد: مذاکره با بانکی که  به آن بدهکار هستید چگونه می تواند باشد؟ صاحبان قدرت در آمریکا پذیرقته اند که دیگر نمی توانند  تعیین کنند سیاست جهانی باشند؟

ــ نه، موهبتی که نصیب آمریکائی ها شده خوش بینی سالم آنهاست. ولی البته ما به کرات از خود پرسیده ایم که آیا این جنگ های پرهزینه موقعیت اقتصادی و بدنبال آن نفوذ سیاسی ما را در جهان تغییر نداده اند.

ــ نظر پرسی ها حکایت از آن دارند که امروز اکثر مردم آمریکا  معتقدند قدرت اقتصادی چین بیش از آمریکاست. آیا ما ناظر سیرنزولی یک ابر قدرت   هستیم؟

ــ آمریکائی ها اصلا این طور نمی بینند. آمریکا هنوز هم یک کشور برگزیده است. چشم وچراغ و امید جهان … پرزیدنت اوباما پیوسته تاکید کرده است که آمریکا حتی نیرومندتر هم شده است، چون در یک جهان چند قطبی می تواند همکاران نیرومندی داشته باشد.

ــ رامنی به اوباما حمله کرد که «بنام آمریکا از تمام جهان  عذر خواهی می کند».

ــ این حرف بی معنی است . آنچه مرا سخت آزار می داد تصور کوردلانه ای بود که جورج بوش از موقعیت ویژه آمریکا داشت. استدلال بوش این بود که همه کشورهای جهان باید از قوانین بین المللی پیروی کنند، جز ایالات متحده آمریکا. روشن است که بقیه جهان از این خوشش نمی آید. اوباما مجبور بود نخست این میراث را سر و صورت دهد  …

ــ شما در سالهای 90 فشار آوردید که آمریکا به پایان دادن جنگ خونین بالکان  کمک کند. چرا حالا واشنگتن برای پایان دادن به کشتار در سوریه کاری نمی کند؟

ــ ما کاری نمی کنیم؟ من موضوع را طور دیگری می بینم. غرب خیلی کارها کرده است، از کمک های انسانی به فراریان سوریه گرفته تا حمایت فعال از شورشیان و اعمال فشار به بشار اسد. آبروریزی واقعی رفتار روسیه است که جلوی تلاش های سازمان ملل را می گیرد.

ــ آیا این یک بهانه ظاهر پسند نیست؟ اگر روسیه همراهی کند غرب  واقعا حاضر به برداشتن گامهای دیگر هست؟

ــ بعضی ها خواستار ایجاد منطقه ممنوع پرواز  برای سوریه هستند. ولی من بشدت تردید دارم که این تصمیم به نتیجه برسد. بعد ما  اسلحه در اختیار شورشیان بگذاریم  در حالی که نمی دانیم در نهایت این اسلحه به دست که خواهد افتاد.

ــ آمریکا » چشم و چراغ  امید جهان »  می خواهد  باز هم ناظر کشتار های اسد باشد؟

ــ باید  در نظر داشت که چه کاری شدنی است. من مطمئن هستم که دخالت نظامی در یک کشور اسلامی دیگر ــ بویژه در مورد سوریه  که یک ارتش قوی هم دارد ــ  در حال حاضر عملی نیست.

یک پاسخ

  1. درموردترجمه مقالات بر گزیده ای انتخاب وترجمه میکنید من شخصا متشکرم زیرا نقطه نظرات دولتهای متبوعشان را برای اگاهی ما که در این سر دنیاییم میرسانید بسیار بسیار متشکریم

نظر شما در مورد این نوشته چیست؟

در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی یکی از نمادها کلیک کنید:

نماد WordPress.com

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

عکس فیسبوک

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

درحال اتصال به %s

%d وب‌نوشت‌نویس این را دوست دارند: