آقایان و خانم ها! نگذارید یونان از دست برود سخنان میکیس تئودو راکیس در آکادمی آتن


آقایان و خانم ها!

نگذارید یونان از دست برود

سخنان میکیس تئودو راکیس در آکادمی آتن

یونگه ولت –  ترجمه رضا نافعی

بازدیدها تا امروز

2،603،190

«میکیس تئودوراکیس» متولد 1925 نامدارترین آهنگساز امروز یونان است. هنگامی که یونان به تصرف آلمان در آمد او چریک رزمنده علیه اشغالگران شد. در زمان حکومت سرهنگان در یونان تبعید شد.  مردی از جناح چپ با مناسبات متغیر در برابر سوسیالیست ها و کمونیست ها. از پایان سالهای دهه هشتاد شخصیت مرجع  و  بی طرف در یونان. تئودوراکیس در سال 1991 کوتاه زمانی وزیرمشاور، اما همیشه منتقد قاطع میلیتاریسم غرب بود. بعنوان مثال در جنگ ناتو علیه یوگسلاوی و حمله آمریکا به عراق.

تئودوراکیس روز 13 دسامبر به عضویت افتخاری آکادمی یونان در آمد. آنچه اینک می خوانید بخشی از سخنان او بمناسب این عضویت است.

خانم ها و آقایان!

 

وظیفه خود می دانم که در آغاز، از رئیس آکادمی و تمامی اعضاء آکادمی تشکر کنم که به من افتخار دادند چند دقیقه ای از تریبون عالیترین مرجع فرهنگی کشور، آکادمی آتن، سخن بگویم.

نفاق حاکم بر یونان که  امروز از حد و مرز گذشته متضمن این خطر است که خلق ما بی وطن گردد. چون برگی فروافتاده از درخت در دستان خشمگین باد.

اجازه بدهید بجای سخنانی که معمولا گفته می شود، پیشنهادی را مطرح کنم که شایسته آکادمی آتن، بعنوان مرجع فرهنگ، بیانگر آگاهی ملی و نخستین مدافع علائق مردم  و میهن ما ست.

پیشنهاد من فقط با یک واژه بیان می شود: بیطرفی.

و این رؤیا که:  یونان سوئیس فرهنگ و صلح گردد. …..

نبردهای آزادی بخش

متاسفانه از سال 1821 رقابت میان قدرتهای بزرگ بدون  وقفه  با تاریخ نوین ما در هم آمیخته است. موقعیت استراتژیک ما سبب شد که گاه این و گاه آن قدرت بزرگ بمیدان آید و برای تامین علائق استراتژیک خود  بکوشد تا به این، یا آن شکل بر مجموع زندگی ملی ما مسلط گردد. به استقلال رای خلق ما در مهمترین امور زندگی، حتی در دوران دموکراسی پارلمانی به شدیدترین وجه  لطمه وارد آورد. اعمال نفوذ قدرت های بزرگ بیگانه را می توان در بخش های مهمی چون بخش دفاعی کشور، دیپلماسی، در اقتصاد و سیاست به اثبات رسانید، یعنی در بخش هائی که در عین حال مهمترین و حساس ترین بخش های بنیادین برای جهت گیری اساسی یک کشور هستند….

ما امروز کاملا در دوران اضمحلال عمومی هستیم . اکتشافات بزرگ علمی که شالوده گذار به عصر الکترونیک هستند و در واقع باید در خدمت بشریت قرار بگیرند تا بشریت بتواند در راه پیشرفت رفاه خود گام های اساسی بردارد تبدیل به ابزاری برای سرکوب  و تاریک اندیشی در دست یک اقلیت بین المللی گشته است که آن را علیه انسان ها، جوامع و خلق ها بکار می بندد، تا به انباشت سودهای نجومی دست یابد، نوعی نوین از انباشت جهانی سود پدید آمده است – قدرتی که بر سرکوب استوار است با رفتاری وحشیانه، تاریک اندیشانه و ضد انسانی….

اینک  تقریبا به وضع نامعقولی رسیده ایم که رفا و ثروت یک خلق نه تنها در گرو رنج و فقر بلکه بینوا سازی ، تضعیف و حتی تخریب بانقشه خلقی دیگر است….

 دوستان دروغین

خلاصه بگویم: من فکر می کنم که ما هم اکنون به عصر بین المللی تازه ای گام نهاده ایم، عصری با چنان خطر بالقوه ای که تا کنون مانند نداشته است. مسائل فراوانی  که در برابر ما قرار گرفته اند   ما را  با این پرسش روبرو می سازند :» چه باید بکنیم»؟

پاسخی که من برای آن دارم در یک کلام خلاصه شده است: بی طرفی.

بویژه این که نباید تسلیم توهم شویم. امروز همه خلق ها در دو اردوگاه در برابر هم قرار گرفته اند. در یک اردوگاه عاملان بالقوه گرد آمده اند و اردوگاه دیگر مجمع قربانیان است.

افزون بر این، بالاخره باید درک کنیم که در محدوده این صحنه تازه بین المللی نه ما از مصونیت برخورداریم  و نه هیچ خلق دیگر و در این ترکیب، هیچ کس – از جمله ما-  به امید هیچ دوستی نمی توانیم باشیم. «دوستی» در کار نیست. درنتیجه  اتحادیه ای از نوع »  اتلانتیک شمالی »  یا » اروپائی» نیز وجود ندارد. بویژه آن که امروز باید ببینیم که در اتحادیه اروپا میان خلق های درجه یک و درجه دو تفاوت هست. میان ثروتمندان و فقرا. میان فرماندهان و فرمانبران. میان به خاک اندازان و به خاک افتادگان. در حالی که این فقط مربوط به یک «گاز انبر شیطان»  است: یعنی گازانبر اقتصادی. آن گاز انبر دیگر جنگ است، خطری که چون گرگ گرسنه درمنطقه ما در گردش است، آن هم از دهها سال پیش. اگر به بالکان نظر افکنیم یا به خاور نزدیک تمام کشورها و خلق هائی که در این منطقه قرار دارند باید بدانند که از قربانیان بالقوه آینده هستند. باید با شتابی هرچه تمامتر مفری بیابیم و این مفر فقط یکی است: بی طرفی. البته راه آسانی نیست.  ..

برای آن که پیشنهاد من بیشتر مفهوم و مشخص گردد بهترین هدف برای ما آنست که میهن ما تبدیل به سوئیس صلح و فرهنگ گردد.

http://www.jungewelt.de/2013/12-21/064.php

یک پاسخ

  1. کاملا صحیح باید روشی یافت که فقر امحا ویا کنترل شود تا تبدیل به جنگ نگردد

نظر شما در مورد این نوشته چیست؟

در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی یکی از نمادها کلیک کنید:

نماد WordPress.com

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

عکس فیسبوک

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

درحال اتصال به %s

%d وب‌نوشت‌نویس این را دوست دارند: