سرمایه در برابر سرمایه
آلمان و امریکا، چاره ای جز
رویاروئی برایشان باقی مانده؟
یونگه ولت – ترجمه رضا نافعی
کشمکش می تواند آغاز گردد. صدر اعظم آلمان «مرکل» و پرزیدنت ترامپ در گفت و گوی تلفنی خود در روز شنبه (28 ژانویه) حدود و ثغور آن را مشخص کرده اند، دفتر مطبوعاتی و اطلاعاتی دولت آلمان پس از آن گفتگو اعلام کرد ترامپ تاکید کرده است که «همکاری نزدیک آلمان و امریکا تا چه حد برای امنیت و رفاه دو کشور اهمیت دارد». هر دو تاکید کرده اند که در نظر دارند مناسبات عالی دو کشور را در سال های آینده تعمیق کنند». مناسبات عالی را؟ عمیق تر کنند؟
پس از سخنان ناهمواری که ترامپ در مورد آلمان و صدر اعظم زد و پس از واکنش خشم آگین آلمان نسبت به آن گفته ها، اینک این اظهار نظر دیپلماتیک بگونه ای شگفت آور طنینی هماهنگ دارد. اما این ظاهر هماهنگ که مرکل و ترامپ تصریح کرده اند طرفین در سال های آینده به یکدیگر نیاز دارند، گمراه کننده است. آنها در عین حال همزمان با بیان این سخنان خود را آماده رویاروئی با یکدیگرمی سازند. سفر قریب الوقوع صدراعظم آلمان به واشنگتن و همچنین سفر ترامپ به برلین که قرار است در ماه ژوئیه صورت گیرد، احتمالا دور نهائی کشمکش بر سر قدرت خواهد بود.
برای آن که بدانیم صحبت واشنگتن و برلین بر سر چیست؟ باید نگاهی گذرا به مناسبات اقتصادی دو قدرت در اینسو و آنسوی اقیانوس اطلس بیفکنیم.
ایالات متحده امریکا کماکان بزرگترین خریدار تولیدات المان است و افزون بر این، در سالهای گذشته نیرومند ترین بازار پررونق صنایع آلمان بوده است. اینک در زمانی که یورو با بحران روبروست، انگلستان از اتحادیه اروپا خارج می شود، داد و ستد با روسیه تحریم شده و صادرات به چین درجا میزند، صادرات به امریکا برای صنایع آلمان که متکی است بر صادرات و سودی که کسب می کنند، تقریبا اهمیت حیاتی پیدا کرده است. بنا بر این تهدید ترامپ مبنی بر دریافت عوارض سنگین از واردات، برای آلمان تهدیدی است سنگین. در چند روز گذشته اقتصاد دان های نامدار آلمان در روزنامه «فرانکفورتر آلگماینه» آژیر خطر را به صدا درآورده اند. «کلمنس فوست» رئیس «اینفو اینستیتوت» می گوید: «رویهم رفته یک میلیون و 600 هزار محل کار در آلمان در خطر است. محدود شدن مبادلات بازرگانی بویژه به آلمان بعنوان کشور برجسته صادر کننده کالا، لطمه می زند. بنظر «مارسل فراچر» رئیس «موسسه آلمان برای پژوهش های اقتصادی» آلمان در آستانه یک جنگ بازرگانی و اقتصادی با آمریکا قرار دارد: این را باید برغم سختی آن با صراحت برزبان آورد».
«فولکر کاودر» رئیس فراکسیون حزب دموکرات مسیحی در مجلس آلمان نیز در پایان هفته گذشته برای نخستین بار بطور علنی تهدید کرد که پاسخ امریکا احتمالا بر قرار ساختن عوارض متقابل برای واردات آن کشور خواهد بود. او به هفته نامه «تاگس اشپیگل آم زنتاگ» گفت «البته به بیان تئوریک اروپا نیز می تواند عوارض گمرکی بر قرار سازد» کاودر این را گفت که بلافاصله در پی آن بگوید این البته «راه غلطی است». واقعیت هم همین است. صادرات آلمان به امریکا تقریبا دو برابر صادرات امریکا به آلمان است و اگر جنگ تجاری در گیرد آلمان به مراتب بیشتر از امریکا زیان خواهد دید. از این رو کاودر اعلام کرد که هرچه زود تر دست به اجرای نقشه ای خواهد زد که از مدت ها پیش در باره آن صحبت شده است.
در نوامبر سال گذشته «تورستن بِنِر» کارشناس سیاست بین المللی و مدیر اندیشکده «Globa Public Policy Institute» در برلین که جهت گیری ترانس اتلانتیکی دارد توصیه کرده بود با توجه به اختلافات عدیده ای که میان ترامپ با اکثریت جمهوریخواهان در کنگره امریکا وجود دارد، اکثریتی که خواستار آزادی بازرگانی است، باید مناسبات با آنها را تعمیق کرد، زیرا آنها احتمالا خواهند توانست با حقوق پارلمانی خود برای ترامپ محدودیت ایجاد کنند.
«نوربرت روتگن» رئیس کمیسیون خارجی مجلس آلمان قبلا – در 21 ژانویه- به نشریه «تاگس اشپیگل» گفته بود که در ماه فوریه به واشنگتن خواهد رفت تا آنجا «نخستین تماس ها را برقرار سازد». 5 روز بعد» کاودر» در همان روزنامه می گوید او هم در ماه فوریه به پایتخت امریکا سفر خواهد کرد تا تماس با نمایندگان مجالس امریکا را تعمیق کند. او می گوید :» رئیس جمهور امریکا هم نمی تواند همه تصمیم ها را به تنهائی بگیرد در واشنگتن هم بالاخره پارلمانی هست».
آلمان فدرال نه تنها ازلحاظ اقتصادی بلکه از لحاظ سیاسی نیز هنوز به امریکا نیاز دارد. جنگ لیبی نشان داد که حتی نیروهای نظامی انگلیس و فرانسه که تجربه بیشتری دارند نیز در مواقع جدی به حمایت امریکا نیاز دارند، انگلستان که خواه ناخواه در حال بیرون پریدن از اتحادیه اروپاست. نه اتحادیه اروپا و نه آلمان هیچ کدام قادر به ادامه سیاست تهدید نظامی روسیه، که ناتو در حال حاضر در پیش گرفته، نیستند.
روز 22 ژانویه اشتاین مایر وزیرخارجه آلمان، چند روز پیش از آن که از این سمت کناره بگیرد، به روزنامه Bild am Sonntag گفت:» یک همکاری ترانس اتلانتیکی، متکی بر اعتماد کامل، در صدر برنامه ما قرار دارد».
همزمان با این سخنان، برلین با جدیت بسوی رها ساختن خود از وابستگی نظامی به واشنگتن گام بر می دارد. «کاودر» در پایان هفته گذشته با توپ و تشر گفت: «شاید ما همه کشورها (ی اتحادیه اروپا) در2017 بالاخره بفهمیم که باید در کنار هم بایستیم- همه جا – در عرصه دفاعی، در مورد پناهجویان، در سیاست اقتصادی».
سیاست نظامی اروپا از تابستان گذشته با هدایت آلمان به پیش رانده می شود. روزنامه «راینشه پست» روز 21 ژانویه از قول «مانفرد وبر» رئیس فراکسیون احزاب دموکرات مسیحی در پارلمان اروپا نوشت: پاسخ شعار «اول امریکا » باید بشود » اول اروپا «. اشتاین مایر در مورد این پرسش که هدف از پا فشاری تازه برلین برای ایجاد وحدت فشرده در اتحادیه اروپا چیست گفت: «تحکیم دوباره مشارکت با امریکا باید بر اساس حقوق برابر میان اروپا و امریکا صورت گیرد».
سیاست ترامپ مبنی بر تبعیض نژادی، تبعیض جنسی و شوینیسم که با توهمات خود برای دیوار سازی در مرز مکزیک، محکوم کردن فله ای مسلمانان، که حتی سخت تر از سیاست بیرحمانه اتحادیه اروپا در برابر پناهجویان است، از لحاظ تاکتیکی برای برلین مناسب نیز هست زیرا: این سیاست های ترامپ، این امکان رابرای صدراعظم آلمان بوجود می آورد که بقول «تئو زومر» ناشر پیشین هفته نامه Zeit ،»بمثابه نجات دهنده جهان غرب» یا حتی بنوشته «دی ولت» » رهبر جهان آزاد» ارتقاء داده شود- و در نهایت در راس همه قرار گیرد. همه آنهائی که از امریکای ترامپی فاصله می گیرند. در عرصه اقتصادی، هم اکنون زمینه سنجی هائی صورت گرفته است. در سطح سیاسی باید منتظر بود و دید که مثلا واکنش امریکای لاتین که از سوی رئیس جمهور امریکا مورد اهانت قرار گرفته (دیوار سازی) چگونه خواهد بود. به هر حال موسسه «بنیاد دانش و سیاست» که در برلین مشاور پارلمان و دولت آلمان است معتقد است که مکزیک باید جهت گیری خود را تغییر دهد، مثلا بسوی اروپا».
اخیرا به مناسبت اظهارات ترامپ مسئله مسلح شدن آلمان به تسلیحات اتمی در استبلیشمنتِ سیاستِ خارجیِ آلمان دهان به دهان می گشت. ترامپ تضمین دفاع اتمی امریکا را از اعضای ناتو که چندان تمایلی به تقویت تسلیحات خود نشان نمی دهند مورد تردید قرار داده بود. آیا منظور واشنگتن همان چیزی است که (ایجاد وحشت اتمی) یا بازدارندگی اتمی خوانده می شود؟ هفته نامه اشپیگل (شماره 45 سال 2016) اندک زمانی پیش از انتخابات، در این مورد سخن از کورمالی در تاریکی به میان آورد و نوشت اگر ضرورت حکم کند حتی «بحث در باره تسلیح اتمی آلمان غیر ممکن نیست» . سلاحهای اتمی آلمان؟ در اواسط ماه نوامبر «تورستن بِنِر» مدیر اندیشکده »Global Public Policy Institute« مستقر در برلین، در مجله معتبر Foreign Affairs که ویژه پرداختن به سیاست خارجی امریکاست نوشت «در صورت ضرورت، آلمان باید، بر اساس مهارت های فرانسوی و انگلیسی، در صدد ایجاد سپر اتمی اروپائی باشد». روز 11 نوامبر «رودریش کیزه ورتر» سیاستمدار حزب دموکرات مسیحی آلمان در رادیو آلمانی Deutschlandfunk اعلام کرد که او از مدت ها پیش خواستار ایجاد «بازدارندگی» اتمی شده است که تحت کنترل اتحادیه اروپا باشد، او ، اینک، پس از پیروزی ترامپ در انتخابات، امیدوار است با تفاهم بیشتری روبرو گردد.
ولی آیا چنین نظراتی اصلا واقع بینانه است؟
در پایان ماه نوامبر روزنامه «فرانکفورتر آلگماینه سایتونگ» ابراز تردید کرد و نوشت: «در واقع با در نظر گرفتن پیروزی ترامپ، بدست آوردن توانائی برای ایجاد وحشت اتمی مستقل برای اروپا مطرح می گردد ولی زرادخانه اتمی فرانسه و انگلیس برای ایجاد این وحشت بسیار ناتوان است«. در این صورت آیا آلمان باید به کمک بیاید؟ «Ulrich Kühn» عضو اندیشکده امریکائی »Carnegie Endowment for International Peace« در ماه دسامبر به تحلیل این مباحثات پرداخت و به این نتیجه رسید که خواستاران مسلح شدن اتحادیه اروپا یا حتی آلمان فدرال به تسلیحات اتمی، هنوز در اقلیت هستند ولی افرادی چون «رودریش کیزه ورتر» و یا رسانه ای چون «فرانکفورتر آلگماینه سایتونگ» واقعا پدیده هائی کم اهمیت و در حاشیه نیستند. این ها «نشانه های هشدار دهنده مهم» در سیاست خارجی و نظامی اروپا هستند، سیاست هائی که در هر صورت در حال دگرگونی هستند.
http://www.jungewelt.de/2017/02-01/086.php