جهان خوفناکی که اکونومیست وعده آن را میدهد


جهان خوفناکی

که اکونومیست

وعده آن را میدهد

راشیا تودی ترجمه رضا نافعی

 

4،02،623آمار سایت تا کنون

بنظر می رسد» اکونومیست» مجله بانفوذ نخبگان، خبر از بلای تازه ای می دهد که در راه است. دیگر دم زدن از کلی بافی های معمول در باره آزادی به کنار می رود و  جای آن را ترس آفرینی با طرح سناریو های هراسناک و تهدیدات جنگی خواهد گرفت.

در حلبی آبادهای کلان شهرهای آینده ، زد و خورد های اجتماعی، «محله به محله»  خواهد بود.

سقوط آب و هوا، جنگسالاری، بدبختی و جنگ های مذهبی زمین را ویران خواهد کرد. اگر این ویرانی ها را بمب های اتمی بوجود می اوردند  دست کم  می توانست » قابل توجیه» باشد » .

در هر صورت جنگی  «با وسعت و شدتی که از جنک جهانی دوم به بعد دیده نشده «، می تواند اکنون پشت در باشد. »

آنچه خواندید نقل قولهائی از اخرین فیلم آخرالزمانی هالیوود نیست، بلکه سناریوهایی است که مجله انگلیسی «اکونومیست» وقوع آنها را ممکن میداند.

موضوع اصلی شماره اخیر این مجله که تحت عنوان «جنگ بعدی»  عرضه شده ، تصویریست بی اندازه بدبینانه  از جهان.

پس از خواندن این  درسنامه برخی از شهروندان به فکر افزایش ذخیره آب  در پناهگاههای خود می افتند و دولت ها به فکر پرکردن  زرادخانه های خود.

روسیه و چین بعنوان دو رقیب چنان تصویر می شوند که نباید به آنها اجازه داده شود «در منطقه نفوذخود» تبدیل به قدرت تعیین کننده شوند. چرا؟  پیام سرپوشیده و غیرمستقیم   تصویر این است: این جایگاهی است که برای امریکا رزرو شده است.

اگرجلوی روسیه و چین گرفته نشود و  آنها بتوانند از علائق خود در مناطق تحت تسلط خود دفاع کنند بیم  وقوع یک هلوکاست اتمی می رود.

طبیعی است که مسکو می خواهد اعتماد به موسسات غربی را از بین ببرد و به  جو پوپولیستی دامن بزند. برای رسیدن به این هدف  در انتخابات  نفوذ می کند  و با بکار بردن «Bot و ترول» در شبکه های اجتماعی بر خشم و پیشداوری دامن می زند.

نشریه مذکور بعنوان پاد زهر و برای «پیشگیری» از دستکاری در افکار عمومی  پیشنهاد می کند همکاری فنی با موسسات فنی و با ارتش نزدیکترشود. ابزار محدود ساختن امکانات حریف های جهانی افزایش شدید بودجه نظامی است.

«اکونومیست»  یک روزنامه معمولی نیست، این نشریه بیش ازصد سال است که  در زمره نشریات (واقعی) برای راهنمایی سرمایه داران غربی است. سرمشقی که دبیران این نشریه ارائه می کنند اندک زمانی بعد در بسیاری از روزنامه های غربی منعکس می شود. احتمالا باید در انتظار موجی از روزنامه نگاری آخرالزمانی باشیم.

هیستری نابودی و جنگ افروزی در جنگِ اطلاعاتیِ کنونی پدیده های تازه ای نیستند. با  این حال آنچه شگفتی برانگیز است رنگ های بشدت سیاهی است  که اکونومیست برای ترسیم آینده خود بکار گرفته است.

آنچه در این شمارۀ نشریه  بویژه جلب نظر می کند  چشمپوشی از بکاربردن «مثبت» قدرت ملایم است که در گذشته نزدیک  بیش ازحد مورد استفاده قرار می گرفت.

 اکونومیست بجای سخن گفتن از دموکراسی و حقوق بشر با توسل دور از عقل به هول و هراس ها  دست بدامن ترساندن و ایجاد وحشت می شود و به نظامیگری روی می آورد و خواستار ارعاب بیرحمانه سرسپردگان  بد عهد شده است. آنچه تازگی دارد بیان بی پرده و صریح همین سخن است. این لحن «صادقانه» ممکن است به این معنی باشد که کلی بافی های تکراری در باره آزادی در پروپاگاندای غربی چنان سوده و فرسوده شده اند که دیگر آن را کارآمد نمی دانند. دست کم، ریا کاری رسانه ای، و دفاع از» ارزش ها » به زور  بمب  و جهاد، می تواند ارام ارام به ته خط برسد.

حالا «اکونومیست» می خواهد خلاء موجود را که موجب فرار از مرکز برخی از متحدان ایالات متحده  شده است با تزریق داروی تازۀ خود پرکند، یعنی به پیروی از موعظه ماکیاول با توسل به تهدید صریح. ماکیاول گفته است: مخوف بودن خیلی بی خطرتر از محبوب بودن است. اگر آدمی مجبور به انتخاب یکی از این دو باشد، باید اولی را انتخاب کند.

در یک مورد میتوان به دبیران نشریه حق داد: آری، زمانه امن تر می بود اگر هیچ تغییری رخ نمی داد. اما غول از بطری بیرون آمده . تناسب قوا در جهان چنان پرقدرت به جنش در آمده که خواست اکونومیست که ایکاش جهانیان  بخاطر صلح عزیز هم که شده به پیروی از امریکا  ادامه بدهند، کمی شبیه است به «مه فشاند نور و سگ عو عو کند»: حاکی از سراسیمگی است.  در واقع هیچ فرمانروائی که  به جذابیت خود اطمینان تام دارد چنین مواضعی اتخاذ نمی کند . همین جنبه نیز به موضع گیری اکونومیست ویژگی خاصی می بخشد.

حتی دوران گذار کنونی به جهان چند قطبی که دورانی  پر خطر است نیز میتوان با  خویشتن داری و چه بسا با خوش بینی محتاطانه  سپری کرد. اما اکونومیست بجای انتخاب این شیوه ترجیح داده که ترس و وحشت مبهم نیز بر آن بیفزاید.

https://deutsch.rt.com/international/64585-

 

 

https://t.me/siteaayandema به تلگرام آینده ما بپیوندید

 

2 پاسخ

  1. جواد صفوی زاده

    دوست عزیز مقاله بسیار خوبیست ولی عکس پوتین را نگذارید چون شما را طرفدار روسیه میپندارند و دلایلی دیگر.
    دوستدار شما

  2. دوست عزیز ممنون از پیشنهادتان. ولی عکس را من انتخاب نکرده ام. انتخاب راشیا تودی است برای این مقاله باعنوان : «صد سال پس از انقلاب روسیه «تزاری متولد می شود».

نظر شما در مورد این نوشته چیست؟

در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی یکی از نمادها کلیک کنید:

نماد WordPress.com

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

عکس فیسبوک

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

درحال اتصال به %s

%d وب‌نوشت‌نویس این را دوست دارند: