قطار مناسبات روسیه و اروپادر نیمه راه از ریل خارج شد!
قطار مناسبات روسیه و اروپا
در نیمه راه از ریل خارج شد!
ترجمه رضا نافعی
آمار دیدار از سایت تا کنون
4،329،071
ترجمه
1104
تا پیش از انتخاب ترامپ به ریاست جمهوری امریکا، تمام تفسیرها و تحلیل های رسانه های اروپائی در جهت بهبود مناسبات میان کشورهای اتحادیه اروپا با روسیه بود اما پس از انتخاب ترامپ قطاری که تا نیمه راه رفته بود از ریل خارج شد. لهستان کانون موشکی علیه روسیه شد، مناسبات آلمان و روسیه بار دیگر یخ زد، جنگ در سوریه جدائی ها را دو چندان کرد و…
مقاله ای که می خوانید مربوط به دورانی است که قطار با سرعت بسیار کم اما در حال حرکت به سوی مناسبات دوستانه با روسیه بود. یعنی در سال 2015. محتوای این مقاله را با آنچه که امروز از مناسبات روسیه و اروپا شاهدیم و فشارهای ترامپ به هر دو طرف را باید با هم مقایسه کرد.
«بنظر می رسد دوران یخبندان میان اتحادیه اروپا و فدراسیون روسیه رو به اتمام است. ژان کلود یونکر، رئیس کمسیون اتحادیه اروپا در نامه ای که برای پوتین نوشت ابراز تمایل کرد که در آینده اتحادیه اروپا را بیش از پیش در اتحادیه اقتصادی اویراسیا سهیم سازد. کر ملین دریافت این نامه را تایید کرده است.
شواهد حکایت از آن دارند که اتحادیه اقتصادی اویراسیا بگونه روز افزون برای نمایندگان اتحادیه اروپا در بروکسل جذاب تر می شود. اعضای اتحادیه اقتصادی اویراسیا عبارتند از روسیه، ارمنستان، قزاقستان، قرقیزستان و روسیه سفید.
چند ماه پیش، در ماه اکتبر، ژان کلود یونکر، رئیس کمیسیون اتحادیه اروپا خواستار روابط بهتر با روسیه شد و موضع خود را نسبت به سال قبل 180 درجه تغییر داد. زیرا در آن زمان با توجه به ادعای «خطر روسیه» خود او خواستار ایجاد ارتش اتحادیه اروپا شده بود.
اما همکاری با اروپا برای روسیه چیز تازه ای نیست و همیشه خواستار آن بوده است. روسیه در تمام دوران ریاست جمهوری پوتین بکرات خواستار تحقق مناسبات دوستانه میان شرق و غرب شده است.
اکثرا امریکا که سیاستش معطوف به جدا نگه داشتن اروپا از روسیه بود مانع این نزدیکی بود که در ارتباط با بحران اوکرائین به اوج رسید.
اینک چنین بنظر می رسد که نخبگان اروپا نیز متوجه نادرست بودن این مشی شده اند ودر یافته اند که زیان های خطمشی تحمیلی امریکا به اروپا ، در دراز مدت برای اقتصاد اروپابسیار سنگین خواهد بود، روابط متشنج دائمی با همسایه مستقیم خود داشتن دل ناپذیر است، صدای پرخاش و اعتراض مردم اروپا به علیه این » جنگ سرد تازه» پیوسته بلند تر می شود. .
اینک یونکر در نامه ای که ذکرش رفت پیشنهاد می کند که روابط نزدیکتر اقتصادی میان میان اتحادیه اروپا و اتحادیه اقتصادی اویراسیا برقرارگردد. او در عین حال از کمسیون اتحادیه اروپا تقاضا کرده است » برنامه هائی » برای همکاری تهیه و تنظیم کند.
ولی یونکر اجرای احتمالی این همکاری را موکول به تحقق قرارداد مینسک 2 می سازد که تحقق آن باید به چالش اوکرائین شرقی برای همیشه پایان دهد. روسیه نیز بارها خواستار تحقق این قرارداد شده که متضمن علائق روسیه نیز هست.
بنا به خبر منتشر شده از سوی خبرگزاری روسی اسپوتنیک، کرملین در یافت نامه یونکر را تایید کرده است. گرچه انتشار نامه هائی از دست از رسوم متداول در عرصه دیپلماتیک نیست. ویمیتری پسکوف سخنگوی کرملین به خبرنگار مطبوعات مسکو گفت:
«معمولا ما از انتشار چنین نامه هائی خودداری می کنیم. فکر گفتگو میان اتحادیه اروپا و اتحادیه اقتصادی اویراسا تازگی ندارد. ما در گذشته این فکر مطرح کرده بودیم، زیرا چنین گفتگوهائی برای توسعه مناسبات ما در عرصه بازرگانی و اقتصاد ضروری است.»
قبلا نیز افزون بر گابریل وزیر اقتصاد آلمان ، فرانسه نیز خواستار پایان دادن به تحریم ها علیه روسیه شده بود. لورن فابیوس وزیرخارجه فرانسه از نقش روسیه در سوریه ستایش کرد و مبارزه روسیه با داعش را صادقانه توصیف کرد.
پس از حادث ای که موجب سقوط هواپیمای مسافر بری روسیه در شبه جزیره سینائی شد و سوء قصد جمعه گذته در پاریس، هر دو کشور مجبور به تجربه خطر ترور اسلامی شدند، فرنسه و روسیه َدر پیکار علیه داعش با یکدیگر همکاری می کنند.
پایان بخشیدن به دوران یخبندان میان کشورهای اروپائی و روسیه به سود همگان است. امریکا از این نزدیکی شادمان نخواهد شد. ولی شاید هنگام آن رسیده باشد که کشورهای اروپائی دیگربه واشنگتن جازه ندهند برای آنها تعیین تکلیف کند.
https://deutsch.rt.com/europa/35681-endet-eiszeit-zwischen-russland-und/
21.11.2015 • 08:00 Uhr
تهدید امریکائی مجارستان در سفر «پمپئو» به بوداپست
تهدید امریکائی مجارستان
در سفر «پمپئو» به بوداپست
راشا تودی – ترجمه رضا نافعی
آمار دیدار از سایت تا کنون
4،326،052
ترجمه
1103
مایک پمپئو وزیرخارجه امریکا، در سفر خود به بوداپست پایتخت مجارستان به دولت آن کشور هشدار داد که همکاری با چین و روسیه خطر هائی در بر دارد. وزیر خارجه مجارستان اعتنائی به این تهدید نکرد و از » ریاکاری ناهنجار» سخن گفت.
از هشت سال پیش تا کنون این نخستین دیدار یک وزیر خارجه امریکا از اروپای شرقی بود. پمپئو در دیدار پنج روزه خود از اروپای شرقی با وزیرخارجه مجارستان دیدار کرد.
پمپئو در سفارت امریکا در بوداپست گفت: «از سال 2011 تا کنون من نخستین وزیر خارجه امریکا هستم که از مجارستان دیدار می کنم. بسیاری از نگرانی هائی که از آنها سخن گفته شده، چیزهائی هستند که در غیاب امریکا رخ داده اند، بنا بر این من فکر می کنم این که ما اینک در اینجا هستیم حائز اهمیت بسیار است».
پمپئو در دنبال سخنان خود گفت: این که امریکا مدت زیادی از مجارستان دوری کرده سبب گشته که کسانی این خلاء را پر کنند که پذیرای ارزش های ما نیستند. روس ها و چینی ها اینجا به نفوذ بیشتری دست یافته اند، آنها کوچکترین اعتباری برای ارزش هایی که ما به آنها دل بسته ایم قائل نیستند.
بر اساس این ارزیابی، وزیر خارجه امریکا هشدارباشی در چمدان سفر خود برای دولت مجارستان به همراه آورده بود که بنظر دولت واشنگتن روابط حسنه ای با مسکو و پکن دارد.
پمپئو روز دوشنبه در کنفرانس مطبوعاتی مشترک با وزیر خارجه مجارستان گفت:» ما نباید اجازه دهیم که پوتین گوه ای میان دوستان ناتو فرو کوبد. ایالات متحده و همپیمان های آن «با وقوف کامل به تاریخ می دانند» که روسیه در هیچ زمانی دوست آزادی و استقلال ملل کوچک نبوده است.
اما منظور پمپئو فقط کرملین نبود. او به همپای مجارستانی خود هشدار داد که مواظب خطرهای همکاری با چین هم باید باشد و توضیح داد » بمحض آن که مجارستان دست چین را بفشارد بدهکار شده است، هم سیاسی و هم اقتصادی».
سفارش ویژه او به کشورهای اروپائی این بود که مبادا برای ایجاد شبکه های جی 5 – 5G- با کنسرن چینی » هوآ وای» وارد همکاری شوند. پمپئو گفت:» ما می خواهیم مطمئن شویم که فرصت ها و خطرات استفاده از این دستگاه ها را به شما نشان داده ایم».
وزیر خارجه مجارستان در پاسخ به آموزش های پمپئو گفت » تا وقتی برخی از کشور ها وقت خود را صرف دخالت در امور دیگر کشورها می کنند، جهان ما، جهان بهتری نخواهد شد.
او تاکید کرد که بوداپست می تواند مناسبات شفاف با مسکو و پکن و غرب داشته باشد . وزیر خارجه مجارستان سخنان پمپئو را ریاکاری ناهنجار توصیف کرد.
وزیر خارجه بودا پست گفت در سطح انتقادات زیادی جریان دارد و در زیر سطح ، میان روسیه و اروپا داد و ستد های میلیاردی در جریان است.
عکس: نخمست وزیر مجارستان
https://deutsch.rt.com/international/84207-enorme-heuchelei-ungarn-unbeeindruckt-von-us-warnung/
بن سلمان با دیپلماسی دسته چک بدنبال دستیابی به بمب اتم است
بن سلمان با دیپلماسی دسته چک
بدنبال دستیابی به بمب اتم است
یونگه ولت – ترجمه رضا نافعی
آمار دیدار از سایت تا کنون
4،323،669
ترجمه
1102
محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی در اروپا و امریکا با مشکل روبروست: مشکل قتل خاشقچی. از این رو، در حال حاضر در پی سنجش امکانات تازه برای همکاری در آسیاست. برنامه سفر او دیدار از چین، هند و پاکستان است.
در این سفر نخستین منزل اسلام آباد بود که روز یکشنبه عمران خان ، نخست وزیر پاکستان، مهماندار او بود. اشتیاق برای دیدار مهمان بسیار بود. مهمان آمد، دست خالی هم نیامد: عربستان می خواهد 20 میلیارد دلار در اقتصاد پاکستان که وضع خوبی ندارد سرمایه گذاری کند. این خبری بود که آژانس خبرگزاری فرانسه روز یکشنبه منتشر کرد.
سرمایه گذاری ها می توانند از جمله برای ایجاد یک پالایشگاه نفت در بندر Gwadar و خرید دو نیروگاهی باشند که هنوز متعلق به دولت پاکستان است. افزون بر این عربستان سعودی قصد دارد برای بهره گیری از انرژی های جایگزین به پاکستان کمک کند. روز دوشنبه فرستنده الجزیره از قول رئیس سازمان برنامه پاکستان اعلام کرد که تدارک جزئیات برنامه ها 18 ماه بطول خواهد انجامید.
این پول به موقع بدست پاکستان می رسد. دخیره ارزی پاکستان به 9،2 میلیارد دلار کاهش یافته است. بنا بر محاسبات الجزیره این مبلغ فقط برای دو ماه واردات پاکستان کفایت می کند. عادل الشوبیر وزیر خارجه عربستان گفت پولی که پرداخت می شود، صدقه نیست، سرمایه گذاری است که برای هر دو طرف سودمند است.
این را هم باید در نظر داشت که سودمندی برای عربستان نباید از نوع مالی باشد، برد عربستان در عرصه سیاست خارجی بیشتر است. پاکستان تا کنون مناسبات دوستانه ای با ایران داشته است. از منظر ریاض، بنا به گفته مؤکد وزیرخاجه عربستان شبیر، در اسلام آباد، تهران حامی اصلی تروریسم است..
بنا بر این هدف عربستان با دیپلماسی متکی بر دسته چک می تواند این باشد که با استفاده از نیاز مالی پاکستان، گوه ای میان دو کشور دوست فروکوبد. بویژه با توجه به تنش های پدید آمده میان دوکشور، پس از حمله انتحاری به یک کاروان نظامی ایران در سیستان و بلوچستان، و کشته شدن 27 تن از اعضای سپاه پاسداران .
ایران اعضای گروه جیش العدل را مسئول این انفجار می داند، این گروه از پاکستان رهبری می شود. افزون بر این تهران عربستان سعودی و امارات متحده عربی را متهم به حمایت از این گروه می سازد. اینک ایران از پاکستان میخواهد برخوردی جدی با این گروه ها بکند. اسلام آباد هم قول همکاری همه جانبه به ایران داده است.
آنچه شبهه برانگیز است این است که در برنامه دیدار های ولیعهد عربستان با مقامات پاکستانی دیدار با فرمانده ارتش پاکستان نیز گنجانده شده است.
موضوع صحبت این دو چه می توانسته باشد؟ در همین اواخر عکسهائ ماهواره ای از صحاری عربستان سعودی انتشار یافتند که تصویر کارخانه های مظنون بر آنها دیده می شد. کارشناسان تسلیحات محتمل می دانند که آن کارخانه برای تولید راکت در نظر گرفته شده اند. از آن زمان این نگرانی در منطقه گسترش می یابد که ممکن است ریاض محرمانه در پی دست یافتن به بمب اتمی باشد.
انچه چشمگیر است این است که عربستان در این اواخر سخت علاقمند به دید و بازدید با قدرت های اتمی شده است. بویژه ارتباط نزدیک با اسرائیل بسیار شگفت آور است.
پاکستان هم بمب اتمی دارد و تنها به این دلیل برای بسیاری از کشورها از جمله عربستان سعودی شریک جالبی است. بویژه از آن رو که بعید نیست در پاکستان قدرت بدست اسلامگرایان افراطی بیفتد که جیش العدل فقط یکی از آنهاست و نظائر آن در آنجا باز هم هست.
به هر حال داشتن روابط حسنه با پاکستان آنقدر برای بن سلمان حائز اهمیت است که در اسلام آباد فرمان داد دو سوم از بیش از 3هزار پاکستانی که در عربستان زندانی هستند، فورا آزاد شوند.
بنا به گزارش الجزیره تقاضای عمران خان سبب آزادی زندانیان پاکستانی شده است. دوشنبه شب محمد بن سلمان و هزار نفر همراهانش پاکستان را بسوی هندوستان، یک نیروی اتمی دیگر، ترک کردند.
https://www.jungewelt.de/artikel/349426.saudischer-kronprinz-in-asien-mit-scheckheft-zur-bombe.html
نه امنیت و نه دوستی این بود واقعیت کنفرانس مونیخ
نه امنیت و نه دوستی
این بود واقعیت کنفرانس مونیخ
اسپوتنیک بزبان المانی – ترجمه رضا نافعی
آمار سایت تا کنون
4،321،099
ترجمه
1101
برجستگی های چشمگیر کنفرانس امسال مونیخ عبارت بودند از رنگ آبی آسمانی لباس مهماندار کنفرانس که رنگ اتحادیه اروپاست، حضور آنگلا مرکل، که احتمالا اخرین حضور او در کنفرانس بود، تظاهرات مردم علیه کنفرانس و حضور لاوروف، وزیر خارجه روسیه که اصلا و ابدا نه منزوی بود و نه رانده شده به گوشه ای . کنفرانس امنیت مونیخ درست آن چیزی را به نمایش گذاشت که می خواست آن را پنهان کند: امریکا و اروپا ازهم دور شده اند..
افتتاح کنفرانس همراه بود با شور و خوش بینی. ولفگانگ ایشینگر که از 11 سال پیش رئیس کنفرانس است سخنران اول بود که می خواست وحدت کشورهای اروپائی را به نمایش بگذارد. وحدت کشورهائی را که یک روز قبل در کنفرانس امنیت کوچکتری در لهستان، در مورد ایران، بنمایش گذاشته بودند. به این معنی که بسیاری از وزرای خارجه کشورهای اروپائی و نیز روسیه کنفرانس را بکلی بایکوت کرده بودند. ایران را، که در آن کنفرانس بر سکوی اتهام قرار داشت، اصلا به کنفرانس دعوت نکرده بودند.
هدف آن بود که در آن کنفرانس با متوسل شدن به آشویتس، بعنوان استدلال، که خود گرزی است نابود کننده، کشورهای مرکزی اروپا، آلمان و فرانسه و افزون بر آنها، انگلستان راه هم، بالاخره اسیر وحشت و مجبور به خروج از برجام سازند. این خواست را مایک پنس، معاون رئیس جمهور امریکا، یک بار دیگر با اصرار تمام، طی رعب آور ترین نطق ارائه شده در کنفرانس مونیخ نیز مطرح ساخت.
فهرست خواست های امریکا
ایران، لوله گاز مشترک روسیه- اروپا » نورد استریم2″ و آنچه باصطلاح » 2 در صد – هدف» نام گرفته، یعنی آن دو در صدی که کشورهای عضو ناتو باید از تولید ناخالص ملی خود به صندوق بودجه نظامی ناتو پمپاژ کنند، خواست های فعلی امریکا از اروپاست.
ایران باز موفق شد، از ونزوئلا، روسیه، چین و با فاصله زیاد کره شمالی و کوبا جلو بزند و به مقام دشمن درجه اول امریکا ارتقاء یابد. .
با توجه به این نکات، از منظر امریکا ، چین و روسیه به کنار، اما کار همپیمان های اروپائی که به قراردادی که پس از مذاکراتی دشوار منعقد گشته ، نه تنها محکم چسبیده اند بلکه در امر تحریم ایران توسط امریکا، دست به تخریب هم میزنند، و میکوشند کاری کنند که ایران بتواند تحریم ها را دور بزند، این کار در واقع توهین به امریکاست.
امریکائی ها در مورد نورد استریم 2 هم با همین وضع اسفبار روبروهستند. ایالات متحده امریکا در سال 2017 قانونی وضع و تهدید کرد که کمک کنندگان به ایجاد لوله کشی گاز روسیه- اروپا با تحریم مواجه خواهند شد.
از آنجا که این لوله گاز ارزان روسیه را به اروپا حمل می کند سبب می گردد که گاز صخره ای امریکا در اروپا امکان رقابت نداشته باشد و نتواند دراینجا بفروش برسد. در این مورد هم در برابر خواست و قانون امریکا و تهدید های آن مقاومت می شود بوِیژه از سوی آلمان.
در مورد پرداخت هزینه های نظامی نیز آلمان فدرال عقب مانده است. در حالی که شاگردان نمونه و مطیعی چون لهستان و کشورهای بالتیک مقدار دو درصدی که مقرر شده است را فورا می پردازند، آلمان هنوز هم بجای دو در صد، 1،25 درصد به صندوق ناتو می پردازد. البته تفاوت است میان آن دو درصدی که استونی می پردازد، که در کل بالغ می شود بر نیم میلیارد یورو، و دو در صدی که آلمان باید بپردازد، که بالغ می گردد به 60 میلیارد یورو.
چنان که مشاهده میشود، اروپا، شریک کوچکتر، در برابر امریکا، شریک بزرگتر، دست به شورش زده است. شورش تحت رهبری مرکل، که هر چه میزان باختش کمتر می شود، کیفیت رهبری اش بهتر می گردد.
از این رو، امریکائی ها چند سالی است که در برابر اروپا ازیک استراتژی دوگانه ای پیروی می کنند. استراتژی نخست از طریق ارعاب و باج خواهی است، بویژه با بکار بردن اهرم اقتصادی، مانند گمرکات و تهدید به تنبیه و محاصره اقتصادی. استراتژی دوم ایجاد دو دستگی میان کشورهای اروپائی است. به این صورت که کشورهای جوان و ضعیف اروپای شرقی را اروپای جوان می نامد و مورد حمایت قرار میدهد و بخش دیگر را اروپای قدیمی می خواند و مورد نتقاد قرار می دهد.
آغازگر تقسیم بندی کشورهای اروپائی به دو دسته نو و کهنه، » دونالد رامسفلد» وزیر اسبق دفاع امریکاست که در سال 2003حامیان اشغال عراق را اروپای نو و مخالفان آن، مانند آلمان را اروپای کهنه نامید.
بنا بر این کنفرانس امنیت مونیخ میبایستی دوستی ترانس اتلانتیک را دوباره بند بزند. تقریبا هیچ نطقی در کنفرانس نبود که در ستایش همبستگی داد سخن ندهد اما از آن جرقه ای که باید فتیله را بگیراند خبری نشد که نشد. در حالی که بنظر می رسید خواست احیاء دوستی زنده است، صدراعظم مرکل با حضور خود کنفرانس را مفتخر کرده بود، هیئت نمایندگی امریکا نیز هیچگاه چنین پرشمار نبود که این بار بود.
ولی رفتار آنها طوری بود که گوئی از کره ای دیگر آمده اند. بنظر می رسید که مقایسه دو جهان نو و کهنه برای توصیف این وضع مناسب باشد ولی در جهت معکوس.
امسال نقطه اوج کنفرانس امنیت مونیخ روز شنبه بود، که صدراعظم مرکل و معاون رئیس جمهور امریکا بلافاصله، پشت سر هم ، به صحنه رفتند وصحبت کردند. در مونیخ هیچ جا جدائی دو جهان کهنه و نو چنین چشمگیر آشکار نشد.
مرکل بدون نوشته، خالی از تصنع و در عین حال پرشور و توام با مزاح سخن گفت و حضار ایستاده، با کف زدن های ممتد از او تجلیل کردند، پنس با سیمائی خشک و جدی، خودستائی ها و تهدیدات خود را از روی نوشته ای که در دست داشت خواند و پس از خواندن نوشته هایش فورا صحنه را ترک کرد و حضار برای رعایت ادب و آداب، کوتاه، دستی هم برای او زدند.
یکی از موارد بسیار معدودی که دموکرات ها و جمهوریخواهان امریکا در آن با هم اتفاق نظردارند، مخالفت با «نورد استریم 2 » است . آنچه بسیار جالب بود این بود که مرکل در سخنان خود، برغم دندان قروچه های پروشنکو، رئیس جمهور اوکرائین، و نیمی از نمایندگان سنای امریکا که در سالن حضور داشتند، با شدت و حرارتی تمام از لوله گاز روسیه و آلمان دفاع کرد.
مرکل بار دیگر در مونیخ تکرار کرد که روسیه و آلمان را نمی توان از یکدیگر جدا ساخت، بویژه در مورد گاز. مرکل یاد آور شد که آلمان از سالهای دهۀ هفتاد قرن پیش از روسیه و پیش از آن از اتحاد شوروی گاز دریافت داشته و میدارد. امریکائی ها فقط سه سال است که گاز مایع عرضه می کنند.
مرکل برای آن که منتقدان تزویر گر نورداستریم 2 را خاموش سازد، که ادعا می کنند ایجاد خط لوله گاز از روسیه به اروپا سبب می گردد که اروپا بیش از حد به روسیه وابسته گردد و به اوکرائین نیز لطمه خواهد خورد، تصویری ارائه کرد و گفت: اعم از این که گاز روسیه از طریق اوکرائین به اروپا برسد و یا از طریق لوله گاز هیچ تغییری در ماهیت یک ملکول گاز روسیه پیدا نخواهد شد» .
مرکل در نطقی که ایراد کرد از بیان انتقادات غیر منطقی به روسیه نیز خودداری نکرد. ولی هیچ عیب و انتقادی به گاز روسیه را مجاز ندانست. در واقع رئیس جمهور امریکا باید کسی را که قاطعانه از منافع خود دفاع می کند – آلمان اول- تایید کند.
برغم آن که مرکل طی سخنان خود چندین بار، دست دوستی ، حتی بیش از آن ، دستی تقریبا رفیقانه بسوی امریکا دراز کرد، ولی پنس که بلافاصله پس از او به صحنه آمد و لب به سخن گشود اصلا به نطق مرکل اشاره ای نکرد و ادعانامه از پیش آماده شده خود از سر تا ته قرائت کرد و رفت.
از قرائن چنین بر می آمد که امریکا قصد نداشت در مونیخ با اروپا خوش رفتاری ومجامله کند . امریکا هنوز خود را آنقدر فدرتمند می بیند که دست به تهدید بزند. پنس با فهرستی از خواست ها و طوماری ازخود ستائی های امریکای باشکوه ترامپ به مونیخ آمده بود. نحوه برخورد پنس نشان داد که همه پیشداوری ها علیه امریکا بعنوان پلیس جهانی، بجاست. رفتار هیئت نمایندگی امریکا طوری بود که گوئی با مجسمه های مومی موزه مادام توسو روبروهستی- از سوئی با یک لبخند دائمی و از سوی دیگربا رفتاری مانند کسانی که فلج شده اند.
نزاع دموکرات ها و جمهوریخواهان بر سر ترامپ امریکا را به دو جبهه تقسیم کرده است. احتمالا به همین دلیل نمایندگان امریکا در مونیخ نمی توانستند به یک زبان مشترک صحبت کنند و مسائل را مطرح سازند. نانسی پلوسی سخنگوی مجلس نمایندگان که گویا مقتدرترین زن امریکاست اصلا پشت تریبون کنفرانس امنیت مونیخ قرار نگرفت ، درست مانند ایوانکا دختر ترامپ و همسرش جارد کوشنر که هردو از جمله افراد با نفوذ بشمار می آیند. بر خلاف آنها، یک سیاستمدار برجسته، جو بایدن، که در گذشته معاون رئیس جمهور بوده است، با اصرار خود را به پشت میز خطابه رساند، گرچه تا یک هفته پیش نام او در برنامه نبود. می خواست برای خود تبلیغات انتخاباتی بکند، چون قصد دارد سال آینده علیه ترامپ وارد مبارزه انتخاباتی بشود. بایدن در نطق خود روشن ساخت که دموکرات ها قصد دارند در مبارزات آتی انتخاباتی با چه برنامه به میدان آیند که برنده شوند: با بدگوئی و بدزبانی علیه روسیه.
از آنچه در پس در های بسته میان رهبران 35 کشور و 80 تن وزیر چه گذشته است خبری به بیرون درز نکرده است. وزیر خارجه روسیه سرگئی لاوروف، در کنفرانس مطبوعاتی نهائی خود به طعنه گفت همان بهتر که روسیه می تواند باز هم کمی منزوی بماند. البته هیچکس در کنفرانس مونیخ مانند او مورد توجه نبود . لاوروف در سخنرانی خود در مونیخ به ایالات متحده امریکا هشدار داد که درپی تفرقه اندازی در سازمان ملل متحد نباشد و در پی آن نباشد که سازمان ملل را تبدیل به » کلوپ برگزیدگان» سازد.
درست همین تصویر بر مونیخ نیز حاکم بود، احساس بیننده این بود که همه اتحادها در پی آن هستند که موجودیت خود را حفظ کنند و واقعیت های نوین در جهان را بسوی تماس های تازه پراگماتیک هدایت کنند.
https://de.sputniknews.com/politik/20190217324007776-fazit-zur-muenchner-sicherheitskonferenz/
امریکا در آستانه ماجراجوئی نظامی در ونزوئلا
امریکا در آستانه
ماجراجوئی نظامی در ونزوئلا
یونگه ولت – ترجمه رضا نافعی
آمار دیدار از سایت تا کنون
4،319،208
ترجمه
1100
بیم آن می رود که تلاش امریکا برای سازمان دادن کودتائی علیه دولت ونزوئلا، گسترش یابد و به یک چالش جهانی تبدیل شود. پس از آن که کوبا خبر از به حرکت در آمدن نیروهای نظامی امریکا به منطقه کاربیک داد، روسیه، چین و دیگر کشورها به امریکا هشدار دادند که در پی وخیم تر کردن وضعیت نباشد. روز پنجشنبه «واسیلی نبنسیا»، نماینده روسیه در سازمان ملل متحد، در نیویورک، در برابر خبرنگاران رسانه ها گفت ما نیز چون وزیر خارجه کوبا معتقدیم که بنظر می رسد برخی از کشورها توسل به عملیات نظامی علیه ونزوئلا را در نظر گرفته اند و این ما را نگران می سازد. نماینده روسیه گفت ما نیز چون وزیر خارجه کوبا معتقدیم که ایالات متحده امریکا کمک های انسانی را بهانه ای ساخته برای منحرف ساختن اذهان از نقشه ای که برای کودتا علیه ونزوئلا در نظر گرفته و برای توجیه تجاوز نظامی خود علیه این دولت.
ماریا زاخارو وا، سخنگوی وزارت خارجه روسیه، در مسکو به نقشه » کریدور انسانی» امریکا و کودتاچیان اشاره کرد و گفت که این چیزی نیست جز یک تحریک هدفمند، که به قیمت جان انسان ها تمام خواهد شد.
خوان گوآییدو، رهبر کودتاچیان، بارها تکرار کرده است که روز 23 فوریه » یا دور و بر این تاریخ» » کمک های انسانی که بویژه در امریکا گردآوری شده، از منطقه مرزی کوکوتا واقع در کلمبیا به ونزوئلا حمل خواهد شد. برای انجام این کار، آنطور که خود گفته است، قصد دارد 150 هزار نفر داوطلب را تجهیز کند.
ناظران بیم آن دارند که چون گوایدو زیر فشار قرار دارد و باید به هر شکل ممکن دست به کاری بزند، بعید نیست که برای برانگیختن نیروهای پلیس و واحد های نظامی مستقر در مرز ونزوئلا دست به تحریکاتی بزند.
با درگیری و زد و خورد مرزی، واحدهای ویژۀ امریکا که بیش از یک هفته است در منطقه متمرکز شده و در انتظار بسر می برند، به آن تصاویری که برای توجیه » دخالت انسانی » خود به آن ها نیاز دارند دست خواهند یافت. خانم ماریا زاخارووا روز پنجشنبه گفت:» واشنگتن دیوانه وار تشنۀ ساقط کردن یک ملت مستقل و زیرپانهادن اصول حقوق بین المللی است».
«یوری بوریسوف» معاون نخست وزیر روسیه در همانروز موکدا به فرستنده خبری روسیه 24 اظهار داشت که » ما از» مادور» حمایت می کنیم و تمام تعهداتی را که در قرارداد ها ی نظامی متقبل شده ایم، عملی خواهیم کرد. » یوری بوریسوف که مسئول همکاریهای نظامی بین المللی روسیه است اطمینان داد که روسیه مفاد مندرج در قرار داد منعقده با دولت نیکلاس مادور را مو به مو اجرا خواهد کرد. روز پنجشنبه لحن پکن نیز در برابر واشنگتن تند تر شد. خانم «هو هوینگ » سخنگوی وزارت خارجه چین نیز تاکید که پکن منحصرا دولت قانونی ونزوئلا را قبول دارد.
رسانه های غربی این شایعه را پخش کردند که دیپلمات های چینی در واشنگتن با افراد مورد اعتماد خوان گایدو رهبر کودتاچیان ملاقات کرده اند تا در باره سرمایه گذاری های چین در ونزوئلا صحبت کنند. خانم هو هوینگ این شایعات را تکذیب کرد.
خانم هو هوینک این خبرها را نادرست خواند، و آنها را خبرهای جعلی Faks News نامید. او از خبرنگاران غربی خواست تا اصول واقع گرائی و انصاف را ملاک گزارش دهی خودسازند.
در این میان «شین هوا»، آژانس خبرگزاری چین، گزارش داد که 64 کانتینر با 933 تن دارو و وسائل پزشکی وارد بندر La Guairaدر ونزوئلا شده است. کارلوس آلوارادو وزیر بهداری و سلامت ونزوئلا اعلام کرد بخش عمده این کمک های اهدائی از چین و کوبا ست. روسیه، فلسطین، ترکیه و دیگر کشورها نیز در کمک ها اهدائی سهیم هستند.
«خورخه آریزا» وزیر خارجه ونزوئلا در یک کنفرانس مطبوعاتی در نیویورک، مقر سازمان ملل متحد گفت گروهی از کشورها که تعدادشان هم کم نیست، از حق حاکمیت و حق تعییین سرنوشت ونزوئلا دفاع کرده اند. او واشنگتن را متهم ساخت به این که دست به جنگ روانی تازه ای زده است. آریزا اعلام کرد که او به هیچ وجه نقض حاکمیت کشور خود را تحمل نخواهد کرد. او اطمینان داد که : «ما در زمین، در هوا و یا در دریا از هر میلیمتر خاک ونزوئلا دفاع خواهیم کرد».
خوان گوآیدو اکنون در وضعیت برد یا باخت همه چیز یا هیچ چیزاست. پرزیدنت نیکلاس مادور، رئیس جمهور ونزوئلا، روز چهارشنبه اعلام کرد کودتاچیان تحت تعقیب قضائی قرار گرفته اند.
پرزیدنت مادور طی مصاحبه ای با فرستنده لبنانی المیادین گفت خوان گاییدو و دنباله روانش دیر یا زود در دادگاه محاکمه خواهند شد. زیرا مسئول کودتا، مسئول سازماندهی آن و مسئول اجرای آن هستند .
در حالی که عرصه بر گوایدو تنگ می شود، دونالد ترامپ، رئیس جمهور امریکا می خواهد یک هفته پیش از آغاز ماجرا به یاری دست نشانده خود بشتابد.
کاخ سفید اعلام کرد که ترامپ روز دوشنبه در دانشگاه بین المللی فلوریدا طی بیان سخنانی در حمایت از گوایدو، سوسیالیسم را نیز بلا توصیف کرد.
واقعیت این است که ترامپ نه در فکر سرنوشت بشریت است و نه کودتاچیان ونزوئلا، مسئله اصلی او پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری امریکا در سال 2020 است.
میامی که ترامپ در کمپ دانشگاه بین المللی آن سخنرانی کرد، مرکز تجمع راستگرایان فراری یا تبعیدی ونزوئلا در امریکاست .
https://www.jungewelt.de/artikel/349246.venezuela-ton-wird-schärfer.html
https://t.me/siteaayandema تلگرام آینده ماَ
آلمان زیر فشار روز افزون سرانجام تسلیم ترامپ می شود؟
آلمان زیر فشار روز افزون
سرانجام تسلیم ترامپ می شود؟
راشا تودی – ترجمه رضا نافعی
آمار دیدار از سایت تا کنون
4،316،332
ترجمه
1099
.
کشاکش دیرین بر سر آلمان بار دیگر سخت بالا گرفته است. آلمان برای جناحی بسیار زورمند است و برای جناحی هنوز هم سخت ناتوان. ولی همه نگرانند، نگران سیاست آلمان هستند. از این رو امریکا میکوشد تا جلو تک روی های آلمان را بگیرد.
گرچه آلمان در دوران صدراعظم مرکل به امریکا کاملا وفادار ماند و در مورد بسیاری از رویدادها علائق خود را زیر پا گذاشت- از جمله می توان از استراق سمع رسوا شدۀ آژانس ملی امریکا، از تمدید مکرر ماموریت در افغانستان، از تحریم های عدیده علیه روسیه نام برد و به منجمد ساختن غیر قانونی دارائی های ایران و غیره اشاره کرد- با این همه گهگاه مواردی هم پیش می آید که برلین راه دیگری در پیش می گیرد.
به جرات میتوان گفت که یکی از آنها تصمیمی بود که مرکل در سال 2015 با نادیده گرفتن تمام کنوانسیون های اروپا گرفت و مرزها را به روی پناهجویان و مهاجران گشود، و بسیاری از کشورها را گرفتار هرج و مرج کرد. یکی دیگر از این تصمیم های دولت آلمان محکم چسبیدن به قرارداد اتمی با ایران بود که بزحمت زیاد تهیه و تصویب شده بود، در حالی که پرزیدنت ترامپ با صراحت تمام روشن کرده بود که دولت های امضاء کننده قرار داد باید بین امریکا و ایران یکی را انتخاب کنند.
این که چرا دخالت امریکا در اقتصاد آلمان پیامدی در پی نداشت، خود نشان دهنده و بیانگر سیاست ناشی از قدرت امریکاست، سیاستی متکی بر قدرتی هژمونیال. واشنگتن در عین حال تلاش می ورزد تا برای دیگر کشورهای جهان مجوز صادر کند که از کدام کشور اجازه خرید نفت دارند و از کدام کشور اجازه خرید نفت ندارند. از تاریخ 4 نوامبر 2018 ایران از جمله آن کشورهائی است، که طبق قرائت امریکا، خرید نفت از آن مجاز نیست. .
در واقع معامله هم مجاز نیست، در فکرایجاد INSTEX شرکت تسویه وجوه، برای انجام معاملات محدود اروپا با ایران هم اصلا نباید بود. چرا نباید بود؟ چون: » این بی احترامی به سیاست ایالات متحده امریکاست». (نگاه کنید به سخنان مخالفان دولت روحانی در همین زمینه در داخل ایران که چگونه همآهنگ است با سیاست و دستورات امریکا. م)
گرنل سفیر امریکا در برلین خشمگین است از تشکیل INSTEX-„Instrument in Support of Trade Exchanges“- وسیله ای برای حمایت از فعالیت های تجاری . اما کشیدن لوله گاز در دریای بالتیک موسوم به نورد استریم 2 برای حمل گاز ارزان روسیه به اروپا که سخت مورد نیاز است نیز از سوی گرنل و دولت متبوعش بشدت مورد حمله قرار گرفته است.
سفیر امریکا با صراحت تمام موسسات و شرکت های آلمان را تهدید به تحریم می کند و حتی در اواسط ماه ژانویه نامه های تهدید آمیزی برای روسای کنسرن های المانی سهیم در برنامه مذکور نوشت و آنها را تهدید کرد تا به این وسیله آنها را مجبور به چشم پوشی از شرکت در برنامه نورد استریم 2 سازد. به هرحال بکار بردن این روش در مورد ایران با موفقیت همراه شد و آقای سفیر پیوسته با کمال افتخار این خبر را در تویتر اعلام کرد.
افزون بر این ها موضوع ناتو هم هست. ترامپ از روزی که کارش را آغاز کرد پیوسته خواستار افزایش سهم کشورهای عضو ناتو در هزینه دفاعی ناتو شده است، و از آنها می خواهد که 2 در صد از تولید ناخالص ملی خود را به ناتو تخصیص دهند. از آنجا که آلمان دارای نیرومند ترین قدرت اقتصادی در اروپاست ، 2 در صد از تولید ناخالص ملی اش سر به میلیاردها می زند، که آلمان باید برای راضی نگه داشتن ترامپ این پول را هر سال بپردازد. اما داد و فریاد بر پا کردن ترامپ بی ثمر نماند و تقریبا همه اعضای ناتو سهم خود را افزایش داده اند.
برلین در همین اواخر اعلام کرد که 1،5 در صد خواهد پرداخت ولی این مبلغ قادر به آرام ساختن اذهان هیجان زده نخواهد بود. ریچارد گرنل در مصاحبه ای که در 10 فوریه با روزنامه » ولت آم زنتاگ» انجام داد گفت این وعده ها کافی نیستند. او تلاش کرد چنین وانمود سازد که آلمان به امریکا ادای تعهد نکرده بلکه این تعهد را به ناتو به » بهترین اتحادیه دفاعی جهان » عرضه کرده است.
آمریکا به یاد متحد عالیقدر خود «آلمان» می آورد که زمان زمان تضعیف ناتو یا تهی ساختن آن از درون نیست. روسیه جلوی در خانه ایستاده است، همه باید بدانند، که حالا ناتو باید تقویت شود. آلمان ها در برابر روسیه اهرمی در دست دارند. تصورش را بکنید که صدراعظم مرکل بپاخیزد و بگوید : با این رفتاری که روسیه دارد، بدلیل تمام این فعالیت های بدخواهانه و خطاهای روزافزون، ما دیگر نمی توانیم با خرید گاز شما بر امکان توسعه نفوذ شما بیافزائیم و چون روسیه جلوی در خانه ما ایستاده است – البته منظور این است که ما با توسعه ناتو به شرق اروپا خود را به مرزهای روسیه رسانده ایم- و روس ها با » عملیات خبیثانه خود» تبدیل به خطری شده اند، مشکل بعدی در برابر آلمان قرار میگیرد. تا کنون » استولتنبرگ» دبیر کل ناتو بوده است که این مسئله را مطرح ساخته است. ولی اگر دولت آلمان خود پیشاپیش کار را بر امریکا آسان نسازد و بیانیه ای صریح و مطلوب امریکا منتشر نسازد، دیری نخواهد پائید که واشنگتن خود برلین را زیرفشار بگذارد.
صحبت از بمب های هسته ای ایالات متحده در اروپا و مخصوصا در آلمان است. پس از خروج امریکا از پیمان INF استولتنبرگ دبیرکل ناتو به کشورهای عضو فشار وارد می آورد که بخشی از این » مشارکت هسته ای باشند» .
دبیرکل ناتو گفت این امر شامل آلمان نیز می شود. اینک مسئله برای آلمان محدود به این پرسش نیست که چگونه می توان از عهده استقرار احتمالی چندین بمب مجهز به کلاهک های اتمی برآمد.
تا کنون سناریو اضطراری چنین بود که آلمان همراه با بلژیک ، هلند و ایتالیا با بمب افکن های خود بمبهای اتمی امریکائی را حمل و ماموریت خود را انجام خواهند داد. با توجه به این که تورنادوهای آلمان از سال 2025 به بعد به کنار نهاده خواهند شد، نیروی هوائی آلمان فاقد وسیله لازم برای انجام ماموریت خواهد بود. هنوز روشن نیست که برلین کدام بدیل را انتخاب خواهد کرد.
در واقع می بایستی اویروفایتر باش ( که مثل اف 35) باید با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم کند.
یک امکان هم خرید اف 18 از بوئینگ است، که دیگر عمری را پشت سر گذاشته و با میل و منطق صنایع نظامی اروپائی نیز همآهنگ نیست.
https://deutsch.rt.com/meinung/84121-deutschland-unter-massivem-druck-der-usa/
.
روسیه یا امریکا آلمان زیر فشار کدامیک است؟
روسیه یا امریکا
آلمان زیر فشار کدامیک است؟
تازه ترین نظرات «اسکار لافونتن». راشا تودی – ترجمه رضا نافعی
آمار دیدار از سایت تا کنون
4،313،943
ترجمه
دیدگاههای اخیر