بیاد
رفیق فرهاد عاصمی

» خاطراتی که آدم هایش رفته اند درد ناکند. ولی خاطراتی که آدم هایش حضور دارند اما شبیه گذشته نیستند به مراتب دردناکترند».
گابریل مارکز
از آن روزگاری که بسیاری از آنها که زمانی ،بقول اخوان» با مشت های آسمان کوب قوی» به میدان می آمدند و در انتخاب میان » سوسیالیسم یا بربریت» از رؤیای سوسیالیسم جان می گرفتند ولی امروز دل به بر بربریت سپرده اند و برای امپریالیسم پامنبری می خوانند زمانی گذشته است.
در چنین روزگاری حضور رفیق عاصمی و پافشاری مصممانه او بر توده ای بودن و ماندن تا آخرین دم، نمونه ای جان افزا بود.
او برغم بیماری سخت و توان شکنی که جانش را گرفت تا آخرین دم به سوسالیسم، به آرمان باقی مانده ازدوران جوانی و نیرومندی اش ، با قلم و قدم، وفادار ماند.
سخن بر سر چنین یا چنان بودن او، بر سر سبک و سیاق او در رفتار و گفتار نیست.
سخن بر سر وفادار ماندن بی تزلزل به آن آرمان والاست است
وفادار ماندن به آن آرمانی که از روز پیدایش تا کنون خورشید راهنمای زحمتکشان جهان بوده است، دست یافتن به:
عدالت اجتماعی
به
سوسیالیسم
یادش گرامی
یادش گرامی باد وراهش پر رهرو باد.