15 نکته خواندنی از همایش ایرانیان خارج از کشور


نامه یکی از شرکت کنندگان در همایش «ایرانیان خارج از کشور»

15 نکته خواندنی

از همایش ایرانیان خارج از کشور

آقای نافعی گرامی! با سلام و ارادت. چون شما را از قدیم ها می شناسم و مطالب شما را هم در وبسایتی که دارید می خوانم، تصمیم گرفتم این نامه را برای شما بنویسم تا اگر صلاح دیدید منتشر کنید. من یکی از ایرانیانی هستم که برای شرکت در همایش ایرانیان خارج از کشور به ایران رفتم و اکنون بازگشته و به شغلی که دارم ادامه میدهم. همینجا بگویم که من یکی از پزشکان با سابقه در آلمان هستم.

بنظر من، درباره همایش، اگر دوستانی که مطالبی در خارج از کشور می نویسند اطلاعات دقیق تری داشتند، یک تنه به قاضی نمی رفتند.

این همایش تاکنون سه بار در ایران برگزار شده است، بنابراین نباید آن را به حساب دولت احمدی نژاد گذاشت. اما، نکاتی در حاشیه این کنفرانس وجود داشت که بنظر بنده، اصلی ترین بخش این همایش بود. من برخی از این نکات را برایتان می نویسم:

1- قرار بود همایش دو روز باشد. البته یک روز هم، بعنوان روز ورود و جابجائی. تاریخ آن 11 تا 12 مرداد اعلام شده بود، اما به محض این که ما رسیدیم به ایران، آن را کش دادند و گفتند تا 14 و حتی 17 می خواهند طول بدهند.

2- ورود ما به فرودگاه امام خمینی؛ خودش یک داستان است. حدود 5 ساعت ما را در این فرودگاه نگهداشتند. پاسپورت های ما را اسکن کردند، به این بهانه که می خواهند براساس مشخصات آن کارت همایش صادر کنند. اما چنین کارتی هرگز صادر نشد و بجای آن کارت هائی بدون عکس و تنها با مشخصات اولیه صادر کردند، که بعدا دلیل آن را متوجه شدیم.

3- هم پیش از رفتن به ایران و در برنامه ای که پیش از رفتن به سالن همایش به ما ابلاغ کرده و اطلاع دادند، صحبت از شرکت احمدی نژاد و سخنرانی وی درمیان نبود. همایش قرار بود پس از شروع، شرکت کنندگان را که همگی تحصیل کردگان و متخصصین بودند به چند «کارگروه» تقسیم کرده و ارتباط آنها را با دانشگاه ها برقرار کنند. قرار بود هیچ نوع تبلیغات سیاسی درباره این همایش نشود. هیچکدام از این قول و قرارها عملی نشد. یعنی به یکباره سروکله احمدی نژاد در مراسم افتتاح همایش پیدا شد.

4- تا آنجا که من اطلاع دارم بیش از 700 نفر به ایران دعوت شده بودند اما، شما اگر به فیلم های این همایش که حتی از تلویزیون ایران پخش شد خود دقت کنید، بسیاری از صندلی ها خالی بود، زیرا بیش از 250 نفر از دعوت شدگان به محض پیدا شدن سرو کله احمدی نژاد از سالن خارج شدند. همه آنها معترض به این حضور بودند، چون قرار نبودن همایش تبدیل به نمایشی برای تبلیغ احمدی نژاد بشود. نزدیک 400 نفر در سالن ماندند که از میان آنها هم، در اواخر سخنرانی احمدی نژاد عده ای در اعتراض به حرف هائی که او زد سالن را ترک کردند. روز دوم کنفرانس به زحمت تعداد حاضران به 400 نفر می رسید. خیلی از آنها حتی محل استقرار خود در سه هتل بزرگ تهران که برایشان در نظر گرفته شده بود را ترک کرده و رفتند به خانه های اقوام خود.

5- از همان ابتدای استقرار ما در هتل محل اقامت، متوجه دعوا و رقابت وزارت خارجه با دارو دسته دفتر ریاست جمهوری شدیم. این دعوا و اختلاف چنان بود که کارمندان وزارت خارجه کار را رها کرده و رفتند و بعد از مدتی یک عده ای دیگر آمدند که گفتند کارمندان ریاست جمهوری اند. کارمندان وزارت خارجه در همان روز ورود ما، درباره این اختلاف با مهمانان صحبت کردند و بعد که دعوا بالا گرفت، خیلی بیشتر حرف زدند و گفتند که در وزارت خارجه چه دعوائی بین مدیران این وزارتخانه با دفتر ریاست جمهوری است.

6- عمده ترین صحبت بین کارمندان وزارتخارجه و کارمندان ریاست جمهوری که در ارتباط با ما قرار گرفته بودند، چه زن و چه مردم، پرس و جو درباره تحصیل در خارج بود. این سئوالات و خواهش و درخواست ها روز دوم باعث کلافه شدن ما شده بود. پرفسور…. که یکی از جراحان ایرانی بنام در آلمان است، بالاخره حوصله اش سر رفته و با صدای بلند اعتراض کرد که «مگر ما بنگاه بورس تحصیلی داریم؟»

7- به هیچکدام از «کارگروه»هائی که تشکیل شد، اجازه ارتباط با دانشگاه را ندادند. یک سد امنیتی بین ما و دانشگاه ایجاد کرده بودند.

8- از همان روز اول و پیش از مراسم افتتاحیه، عده ای که مانند ما کارت همایش به گردن داشتند وارد سالن شده و بین صندلی ها پخش شدند. آنها از خارج نیآمده بودند و هیچکدامشان را در سه هتل محل استقرار مهمانان ندیده بودیم و اصلا ریخت و قیافه پرفسور و متخصص و تحصیل کرده خارج از ایران نداشتند. با ورود آنها به سالن همایش، تازه ما متوجه شدیم که چرا کارت های عکس دار برای ما، مطابق پاسپورت هایمان صادر نشده بود. این نکته را معدود کارمندان وزارتخارجه که تا روز دوم در همایش مانده بودند و در هتل به ما سر می زدند گفتند. همان ها گفتند که برنامه وزارتخارجه صدور کارت عکسدار مطابق مشخصات پاسپورت ها بود، اما دفتر ریاست جمهوری و شخص رحیم مشائی این قرار را بهم زد و یکی از دلائل اختلاف و کنار کشیدن وزارتخارجه از همایش همین نکته بود.

9- آن کسی که نمایش تهوع آور زدن زانو در برابر احمدی نژاد را اجرا کرد، یکی از همین افرادی بود که میان مهمانان همایش جا زده بودند. تمام آن مراسم را قبلا شاید بارها تمرین کرده بود. خیلی خوب میدانست از کدام سمت برود بالا، کجا بایستد و چگونه زانو بزند. خیلی تمرین کرده بود.

10- یکی از سخنرانی های بسیار کوتاه و اعتراضی این همایش را پرفسور نجابت کرد. او در واکنش به آن صحنه ها و وضعی که درست کرده بودند و این همه خودی و غیر خودی که در کشور بوجود آورده اند، آرام و متین گفت: من در این مملکت بیش از هزار عمل جراحی بدون مزد انجام داده ام. از جبهه تا پشت جبهه. یک روز امام خطاب به ما گفت: شما به مردم خدمت کردید و هرکس که به مردم خدمت کند، در هرکجای دنیا که باشد، اسلام را معرفی کرده است.

واقعا که پاسخ آن صحنه سازی ها و صحنه هائی که ما به چشم دیدیم، همین سخنرانی کوتاه پرفسور نجابت و جمله ای بود که از امام نقل کرد.

11- آن تشویق هائی که در سالن، هنگام سخنرانی احمدی نژاد دیدید، همه مربوط به همان کسانی بود که با کارت بدون عکس قاطی ما به سالن آورده بودند و اتفاقا دوربین های تلویزیون هم همیشه روی آنها متمرکز بود.

12- بحث اصلی بین همه ما در فاصله سخنرانی ها، اوضاع آشفته و بلبشوی حاکم بر کشور بود و خیلی ها از این فرصت چند روزه استفاده کردند و رفتند محل اصلی تظاهرات بعد از انتخابات 22 خرداد را دیدند. پل حافظ بیشترین بیننده را داشت.

13- سخنرانی بی سر و ته رحیم مشائی که آن بالا برایش یک میز مخصوص گذاشته بودند و پشت آن می نشست، با نمایش بوسیدن پرچم ایران همراه شد. اما همین نمایش هم بسیار مصنوعی و مضحک بود. یکنفر یک پرچم ایران را که مخصوص روی میز اداری است پشت رحیم مشائی نگهداشته بود و تا سخنرانی اش تمام شد، پرچم را آورد جلو تا رحیم مشائی ببوسد و آن را نوازش کند!

روز دوم که شتابزده ختم همایش را اعلام کردند، یک گروه دژبان آوردند روی «سن» تا سرود «ای ایران» را بخواند. خیلی خوب و مرتب بودند و خوب هم تمرین کرده بودند. تا شروع کردند به خواندن سرود، همه ما که در سالن بودیم شروع کردیم همراه آنها سرود ایران را خواندن. رحیم مشائی فورا رفت به سمت در خروجی سالن. چند نفری که سن و سالی داشتند و ارشد ایرانیان بودند، به او اعتراض کردند که : شما که پرچم ایران را بوسیدی، پس چرا وقتی سرود آن را می خوانند از سالن می روید بیرون؟

موقع خروج از سالن، هرکس از جلوی دسته سرود رد شد، از آنها بخاطر خواندن سرود «ای ایران» تشکر کرد.

14- تا یادم نرفته این نکته آخر را هم بگویم. روز دوم، یکی از پرفسورهای معروف ایرانی مقیم آلمان به رحیم مشائی گفت: ما از اینجا (داخل کشور) بی خبر نیستیم. شما می گوئی 5 میلیون ایرانی در خارج از کشورند. این 5 میلیون اگر با خانواده خود، همسر و پدر یا پدربزرگ خود درتماس باشند، حداقل شامل 15 میلیون ایرانی می شود. فکر نمی کنید که آن 10 میلیون، به این 5 میلیون می گویند که در کشور چه می بینند؟

15- اگر درباره حضور هوشنگ امیراحمدی، که فکر می کنم رئیس شورای ایرانیان امریکا باشد در همایش ننویسم، چشم بر یکی از سوژه های اصلی این همایش بسته ام.

من با ایشان در یک هتل بودم. همان شب اول به رسم ادب رفتم پیش و سلام و علیکی کردیم. انسانی است مبادی آداب و به همان اندازه هم دیپلمات و هوشیار. پرسیدم که برای شما هم سخنرانی در نظر گرفته اند؟ گفت: خیر. من اصلا به سالن همایش نمی آیم. گفته اند صلاح نیست و جنجال می شود.

به شوخی پرسیدم: از اوباما خبری آورده اید؟

فورا و قاطع پاسخ داد: خیر.

پرسیدم: از اینطرف قرار است پیامی ببرید؟

پاسخش با لبخند یک «ببینیم» کشدار بود.

(من، نامه این آشنای قدیمی را با اندکی ویراستاری و تقسیم نکات مندرج در نامه شان به 15 نکته و موضوع منتشر کردم و البته رعایت امانت داری را هم کرد. دست ایشان را، با آنکه نامه خود را با نام و مشخصاتشان برای من ارسال نکرده اند صمیمانه می فشارم.)

31 پاسخ

  1. بسيار جالب بود!بسيار ممنون و متشكر از اين پست جالب ومهم شما!

  2. .Hello
    This Dr. tries to cover the wrong act he and other Iranian done for accepting Ahmadijejad invitation for going to Iran. Accepting the invitation was wrong from the beginning while majority of Iranian are against the government. Accepting the invitation gave legitimacy to the Islamic Republic of Iran no mater what excuse this Dr.gives. It was a shame for me and other Iranian outside Iran.

    Regards,

  3. فریاد سبز

    سلام دوست عزیز آقای نافعی گرامی
    خسته نباشید
    مطالب واطلاعات بسیار جالبی بود ازاین مراسم.
    من هم معتقدم که از اصل پذیرفتن هرگونه دعوتی از دولت کودتا از طرف ایرانیان ساکن خارج کشور نادرست بود چون هر موقع که احمدی نژاد یا افراد دیگری از دولت ایران به یکی از کشورهای غربی می روند هموطنان عزیزدرآن کشور وقت وانرژی مصرف میکنند وباتظاهرات به دنیا نشان میدهند که ملت ایران با این دولت جنایتکار مخالف هست واین دولت مشروع نیست. حال یک عده از ایرانیان نخبه درخارج دعوت دولت را میپذیرند که برای بررسی همکاری به ایران بروندواین یعنی مشروع وقابل قبول دانستن این حکومت کودتای جنایتکار(حتی اگر احمدی نژاد هم آنجا نبود).
    قطعا بودند خیلی از هموطنان درخارج که این دعوت را به خاطر همین موضوع نپذیرفتند.
    پذیرفتن دعوت این دولت از غیر نخبه گان قابل قبول نیست حال آنکه ازنخبه گان خارج توقع و انتظاردرک وعمل دوصد چندان است.
    موفق وپیروزتر باشید!
    فریاد

  4. اگر نخبگان فریب بخورند به این سادگی. وای به حال عوام.پس بدان که آخوند به خدا گفته زکی.

  5. جناب دکتر، نگارنده نامه،
    فرض کنید احمدی نژاد نبود؛ اما شما دعوت حکومتی را پذیرفتید که چیزی در نزد ملتش ندارد. نیازی نمی بینم مرثیه ای که از دو سال پیش می توان خواند را بازگو کنم.
    شما دعوت حکومت ولی فقیه را پذیرفتید.

  6. شرى احوازى

    اولا از شماتشكر مى كنم به خاطر صراحتى كه بر روى صفحه كاغذ اورديد. ثانيا تشكر مى كنم به خاطر تحليلى كه از اوضاع جمع اورى كرديد. ثالثا وقايعى كه رخ داد بدون سانسور بيان كرديد. تشكر مرااز اعماق وجودم بذيرا باشيد.

  7. سلام. اقای نافعی به نوشته ها ،تحلیلها و اخبارتان اعتماد کرده ام. تو را به هرچه که می پرستی بر همین مسیر راست ودرست بمان. یاحق

  8. yeki migoft: harf zadan balad nisti, harf nazadan ke baladi, aghalan saaket baash,
    haala shomaa ke kharej budi kari vase mardom va azadi nakardi, aghalan mituni to show-e jomhurie eslami sherkat nakoni,
    fekr kardi regime kudetaa mikhaad shomaaro be daaneshgaah haaye iran vasl koneh?

  9. تا شقاوت هست سركشي بايد كرد . به نظر من شما نان به نرخ روز خورها در قتل ندا و سهراب و اعدام فله اي مردم كه هم اكنون بيش از 1500 نفر در انتظار چوبه دار هستند و امروز 70 نفر اعدام شده اند دخيل هستين . اگر دين نداريد لا اقل ازاده باشيد .

  10. I thank the author for sharing the info. However, I agree with most of the comments that attending this conference in Iran was saying yes to the current regime. The author has forgot to mention that in addition to accommodation at Hotel Esteghlal, their air fare was also paid by the Iran government. It wasn’t a bad deal. Right?! Who cares about those who were shot on streets of Tehran, when they were simply asking «where is my vote?»

  11. خیلی اشتباه کردید که رفتید. پذیرفتن دعوت دولتی، یعنی به رسمیت شناختن آن دولت؛ و این ربطی ندارد که برنامه مال سالهای قبل بوده یا نه. بله، خیلی از برنامه ها مربوط به سال های پیش است اما الان دیگر کسی در آنها شرکت نمی کند؛ چونن کسی حالا نمی گوید که شما در سال 89 در همایشی به میزبانی آقای خاتمی شرکت کردید؛ بلکه میزبان شما دولت کثیف احمدی نژاد بوده است. چه بخواهید و چه نخواهید، ننگ این همایش روی پیشانی شما می ماند. وقتی احمدی نژاد به زور خودش را رییس جمهور کرد، گفتند مردمی ناآگاه و بی اطلاع از اخبار واقعی بوده اند که در دهات و روستاها فریب دست و دلبازی های قبل از انتخاباتش را خورده اند و به او رای داده اند. شما که تحصیلکرده ایدو در خارج از ایران به اطلاعات بیشتری دسترسی دارید، چرا؟؟؟

  12. salam.shoma mikhayd che kario tojih konid?be ghole khodetun az ruze vurud be keshvar tu furudgah motevajeh shodid.vaghti raeise dolatio be rasmiat nemishmoryd baraye chy varede barnamehashun shodid.nun be nerkhe ruz khordan shode adat shomaha.agar azade budid va be azadie in mardom fekr mikardid tu daheneshun mizadid na inke davateshuno ghabul konid,chera ghabul nemikonid ?

  13. با سلام
    عزیز من, مهم پذیرفتن یا رد کردن دعوت نیست. مهمتر آن است که وقتی کسی پذیرفت, چه سخنی برای گفتن داشت! حال این پانزده مورد ذکر شده, نشان از خواری و ذلت است, ….. از این به اصطلاح نخبگان در اینجا زیاد هستند. بسیاری یکسری تض و کتاب می گذارند جلوشان و آنها امضا می کنند و بعددکتر یا پروفسور نامیده می شوند و با این نوشته ها جهان سوم را بیشتر به زیر بار می کشند. افراد شرکت کننده در این مجمع هم یا از این جور دکتراها گرفته اند یا از همانجایی که آقای احمدی نژاد نایل به دیافت شده است. کافیست تلویزیونهای فارسی پخش خارج را بنگری, این افراد مثل …… در آنجا مشغول سخنوری بعنوان نخبگان هستند.

  14. i 100% agree with other comments as these people who attended the gathering are bunch of opportunist which you can always locate them they are worse than the enemy they are weak and they are dirty they do that mainly for their own interest & protection the rest is just story they try to justify their wrong doing but we all know if they are not on the same road as majority then they welcome to joine the peoples enemy.
    God Help all the people if there is one.! other wise i ask every one start thinking B4 2 Late.

  15. هیچ دولت خارجی‌ در هیچ زمانی‌، خوبی‌ مردم ایران را در نظر نداشته و نخواهد داشت آنهاانتخاب شده اند که منافع کشور خود را حفظ کنند!
    تا زمانی‌ که به عقاید (دیگران) مردمانت احترام نمیگذاری و فکر میکنی‌ که تو هستی‌ که همه جوابها را داری، آزاده نیستی‌!

  16. این همه کشته دادیم ؛ این همه زندانی ؛ این همه خون دل ؛ این همه … اونوق شما باز هم با خودتان گفتید : حالا بریم ببینیم چی میشه !
    این ناشی از عدم اعتماد حتّی به چشم هایتان است . وگرنه با آن همه فیلمی که بچّه ها با هزار زحمت تهیّه کردند و روی اینترنت قرار دادند باید برای دست رد به هر دستی که از سوی این حاکمیت می آید کافی باشد . امید وارم لااقل حالا که از نزدیک با آنچه در ایران می گذرد آشنا شده اید و آن را با تمام وجود درک کرده اید ؛ بیش از گذشته به میدان مبارزات مردمی وارد شوید .

  17. بعد از این همه کشته و زندانی و خون دل شما با چه انگیزه ای به ایران آمدید ؟ شاید با خودتان گفتید حالا برویم ببینیم چه می شود ؟!
    دل خوش کردید به چند کلام حرفی که یکی از پزشکان درهزار لفّافه و پوشش و در لباس تکریم آقای خمینی در آن مجلس زد ؟! (10- یکی از سخنرانی های بسیار کوتاه و اعتراضی این همایش را پرفسور نجابت کرد. او در واکنش به آن صحنه ها و وضعی که درست کرده بودند و این همه خودی و غیر خودی که در کشور بوجود آورده اند، آرام و متین گفت: من در این مملکت بیش از هزار عمل جراحی بدون مزد انجام داده ام. از جبهه تا پشت جبهه. یک روز امام خطاب به ما گفت: شما به مردم خدمت کردید و هرکس که به مردم خدمت کند، در هرکجای دنیا که باشد، اسلام را معرفی کرده است.

    واقعا که پاسخ آن صحنه سازی ها و صحنه هائی که ما به چشم دیدیم، همین سخنرانی کوتاه پرفسور نجابت و جمله ای بود که از امام نقل کرد.)
    شما حتّی به چشمانتان هم ایمان ندارید و گرنه آن همه فیلمی که بچّه ها با هزار زحمت تهیّه کردند و روی اینترنت قرار دادند کافی بود تا به هر دستی که از سوی این حاکمیت به سوی شما دراز می شود جواب رد بدهید .
    تنها آرزو می کنم حالا که آنچه در ایران رخ می دهد را از نزدیک دیدید و با تمام وجود حسّ کردید ، بیش از گذشته وارد میدان مبارزات مردمی شوید .

  18. جالبترین نکته‌اش اون درخواستهای پذیرش بود!
    دستتون درد نکنه.

  19. مهشید راستی

    نکاتی که نوشته شد البته تا حدی قابل تامل است. ولی آیا این آقایان و خانمها نمیدانستند که به دعوت دولت احمدی نژاد به ایران میروند ؟ آیا آنجا که نشسته بودند و برای آن حضرتی که میگفت قرارداد 8 میلیاردی را برای اینکه به اسم آن عزیزشان توهین شده باطل کردند و برای ایشان دست زدند ، نمیدانستند چه میکنند ؟
    آیا وقتی که احمدی نژاد از ممه و لولو صحبت کرد ، نمیدانستند کی دارد برایشان سخنرانی میکند ؟
    بعد از این همه کشته و زخمی. بعد از این همه شکنجه و تجاوز و بعد از اینکه این همه عزیز در زندانها دارند حکم های دراز مدت میگیرند ، آقایان و خانمها فریب خوردند ؟ یا سعی میکنند ما را فریب بدهند و بگویند که نمیدانستند چه میکردند ؟
    یا با مشتی بزرگسال نادان طرف بودیم یا با عده ای نان را به نرخ روز خور و ساندیس خور مقیم خارج از کشور.

  20. مهشید راستی

    این چند خط را هم آقایان از ف . م .سخن داشته باشند :

    وقتی سبزها سانديسِ فرنگی را به آدم زهرمار کنند!

    ما نمی دانيم فرنگی ها به سانديس سانديس می گويند يا چيزِ ديگر ولی می
    دانيم دوستان سبز ما در هر جای دنيا که باشند نمی گذارند يک سانديس خوش
    از گلوی سانديس خوران پايين برود. يعنی می رود ولی با مصيبت. قديم ها می
    گفتند آدم سلاطون بگيرد ولی کنف نشود، يا –با عرض معذرت از کچل ها- کچل
    بشود ولی مچل نشود (اين را البته نمی دانيم خودمان ساختيم يا اين که جايی
    شنيده بوديم و در ذهن مان بود. اگر جايی نوشته نشده باشد لطفا به نام ما
    ثبت شود). باری از بحث کچل و مچل بيرون که بياييم می رسيم به بحث شيرينِ
    پلوخوری در قلب انگلستان.

    آدم کوفت بخورد ولی پلوی سفارت نخورد (اين را هم می توانيد به کتاب های
    ضرب المثل به نام من ثبت کنيد). آخر، بيچاره پلوخورها، با آن لباس های
    قشنگ پلوخوری که پوشيده بودند، نمی دانستند ترکيبات پلويی که می خورند
    چيست. حالا من اين ترکيبات را نام می برم ولی آن هايی که اين غذای شوم را
    خورده اند مراقب باشند استفراغ نکنند. قاطی اين پلو نه روغن کرمانشاهی،
    که مقداری عرق و خون و پوست ترکيده و له شده ی بچه هايی بود که در کهريزک
    و اوين و زيرزمين وزارت کشور زندانی بودند و سربازان امام زمان با باتون
    به جان شان افتادند. لای پلو هم تکه هايی از گوشت ندا و سهراب بود…

    آخ آخ آخ. آن بنده های خدا را بگو که با چه اشتهايی اين غذا را خوردند.
    البته تقصير خودشان است. بچه های سبز با کلام و نوشته و پلاکارد، پيش از
    آن که پلوخورها آستين ها را بالا بزنند و سراغ غذاها بروند به ايشان
    گفتند که نرويد و آن غذاها را نخوريد. آن سوپ گوجه فرنگی نيست، خون بچه
    های ماست. آن آب معدنی «اِويان» نيست، اشک بچه های ماست. ولی خُب، آن ها
    گوش شنوا نداشتند و رفتند و خوردند و لابد خيلی هم کيف کردند. دل من فقط
    برای بچه های آن ها سوخت که معلوم بود نمی خواهند آن غذاها را بخورند ولی
    مجبور بودند با پدر و مادرشان همراهی کنند. عيبی ندارد. ما شما را می
    فهميم. فقط وقتی بزرگ تر شديد، بگوييد پدر، مادر، من آدم خوار نيستم؛ خون
    خوار نيستم. شما برويد سوپِ خونِ فعالان سياسی و خوراک مغز نويسندگان و
    هنرمندان دگرانديش را بخوريد، من به همين ساندويچ محقر سبزی (يا آن هايی
    که ثروتمندترند و رسانه دارند کوکو سبزی) با نان اضافه قانع ام. حالا
    نگاه کنيد ببينيد بچه های سبز چطور سانديسِ فرنگی را بر سانديس خورانِ
    ساکن فرنگ زهرمار کردند. دم شان گرم.

  21. آقاي دكتر يا پرفسور يا بالاتر از آن – پذيرش دعوت يك پاسدار قاتل ويك جنايتكاري كه درتاريخ بشريت بي نظير است بسيارشرم آوراست . به نظرم نوشتن اين جملات ويابه اصطلاح افشاگري هم دردي را دوا نمي كند . تا وقتي روشنفكران وتحصيلكرده هاي ممكلت اينقدر نان به نرخ روز مي خورند, واي به حال بيسوادان وجاهلان اين كشور ! اقاي دكتر! بازهم ميگويم شرم كنيد وشرم كنيد . اگردين نداريد لااقل آزاده باشيد .براي دلار بي ارزش اين دنيا, با قاتلان مردم ايران همسفرهوهمكاسه نشويد

  22. سياوش احمدي

    واي به حال اين به اصطلاح نخبگان وباسوادها!
    بدون شك , نام اين افراد كه با تكيه بر شغل ومنسب و تحصيل. پايشان رابر روي خون جوانان بيگاه اين ممكلت مي گذارند , درآينده اي نه چندان دور بر همگان روشن خواهد شد . اگر چه الان به ظاهر خيلي ها تلاش مي كنند كه بي نان ونشان باشند .اما به خداقسم مدت زمان طولاني نخواهد گذشت كه مردم بر رويشان تف خواهند كرد و به آنها لعنت خواهند فرستاد كه آگاهانه وعامدانه چشم هايشان را برروي اين هم شقاوت وبي رحمي وكشتار اين حاكميت بستندواز طريق كشتاپوهاي سفارت ووزارتخارجه اين حاكميت به چنين مكا ني رفتند. مردم سره را ازناسره تشخيص مي دهند .

  23. رويا قوامي

    رفتن به اين برنامه مساوي است با تاييد فاشيسم ديني كه برايران حكومت مي كند
    رفتن به اين برنامه مساوي است با مهر سكوت برلب درموردجنايت وشقاوتاحمدي نژاد پاسدار وخامنه اي جنايتكار
    رفتن به اين برنامه مساوي است با خيانت به هرايراني در داخل وخارج كشور
    رفتن به اين برنامه مساوي است بابستن چشم بر روي اين همه فجايع وظلم وستم اين حاكميت ..
    رفتن به اين برنامه مساوي است بافروختن حيثيت وشرافت وانسانيت و…………..

  24. اگر این نویسنده جزء متخصصین است که دعوت شده که بعید بنظر میرسد در این همایش هیچ ضد انقلابی راه نمیتوانست داشته باشد کسانی که منافع کشورشان را به بیگانه فروخته اند جایی در این همایش نداشتند . بنابراین این شخص دروغگو است و به همین دلیل اسم و فامیل خود را ننوشته است و یا عامل نفوذی است یعنی گرگی است در لباس میش که باز هم بعید است حواس ایران جمع است و اینگونه افراد نمیتوانند راه پیدا کنند. اینقدر مطالب بی سرو ته و دروغ را استقبال نکنید. از تاریخ درس بگیرید نوکری برای بیگانه هیچ فایده ای ندارد. شاه که با چهارصد چمدان دربه در بود و صدام هم که از سوراخ درآمد فکر نکنید شماها وضعی بهتر از اینها خواهید داشت برای منافع کوتاه مدت حقیرانه خود اینگونه دولت ملی و مردمی را فحاشی نکنید و شرم تاریخ را برای خود نخریداین گزارش سرتاسر دروغ است . تمام شرکت کنندگان به خوبی میدانستند که برنامه چگونه خواهد بود.

  25. in aghayoon va khnoom haei ke davate «an» ro paziroftand be mardom khianat kardand. khasteh ya na khasteh. in ha vaseh ye belite rafto bargasht majani va 2 shab hotel majani khod forooshi kardand.

  26. Obviously the group was totally unprepared and unorganized for this trip, it didn’t seem to have a strong leadership or a voice, some walked out of the meetings but the rest stayed, this is quite typical of our Iranian way of doing things. My impression is that most of the people invited felt that they had been recognized as important people and felt like taking advantage of a free trip to Iran where they got to visit their relatives a well. If the 5 million of us outside of Iran get organized and build a strong voice and power, then most likely this invitation would have either been turned down or made the trip with a clear policy of objecting to an illegitimate government with lots of proper speeches denouncing this government

  27. جناب آقای دکتر مهندس پروفسور (نمیدونم چی صداتون کنم) وقتی شعار بالای وبلاگتون را دیدم گفتم حتما باید نظرم را بنویسم.
    بمیدونم شما در طی 18 ماه گذشته از رئیس جمهورتون شقاوتی ندیدید که سرکشی لازم باشه یا یه بلیط مجانی وچند روز میهمان یکی از فقیرترین مردمان شدن دل و هوش از شما برد؟شما و سایر کسانی که در این کنفرانس دقیقا میدونستید که احمدی نژاد سخنرانی داره.
    شتر سواری و خم خم نمی شه. مردم توی این یکسال واندی خیلی حواسشون جمعه و دیگه کسی نمیتونه گولشون بزنه.در پایان باید بگم آقای پروفسور!نجابت هم عجب مبارز شجاعی تشریف دارند!!!!

  28. بانوی گرامی من 28 سال است که از میهنم دورم. دکتر ، مهندس، پرفسور هم نیستم. نیرو، فن، تجربه و امکانات ناچیز خود را برای باخبر کردن کسانی که دوست دارند از پشت پرده با خبر باشند ، رایگان در اختیار گذاشته ام. می دانم اندک است و ناچیز ولی نه ادعائی دارم ، نه مزدی می طلبم نه توقعی دارم، نه از شما ، نه از جمهوری کهریزک ، نه از آمریکا و اروپا، نه روسیه، نه چین ، نه کوبا و نه هیچکس و هیچ جای دیگر. خواندن این صفحه هم اختیاری است. اگر دوست ندارید . نخوانید. اگر خواندید و از خبری با خبر شدید که قبلا از آن بی خبر بودید من به مقصود خود رسیده ام و راضی هستم. شاد باشید.

  29. وقتی وزیر علوم این دولت بیش از ده رییس دانشگاه را تاکنون اخراج کرده و انقلاب فرهنگی دومی را شروع کرده اند فکر کرده اید که تخصص شما برای این دولت مهم بوده واقعا این همه ساده یا نا آگاه هستید؟

  30. آخه به ایشان چه می‌شه گفت. حالا که رفته و بنظر هم پشیمان است. اما اخر انسان‌ها از یک توانایی هم برخوردار هستند به نام عقل سلیم! ما هم این دعوت‌ها را گرفتیم و با یک جستجوی ساده توی وبسایتشون دیدیم آقای احمدی‌نژاد برنامه سخنرانی‌ دارند و تا ته ماجرا‌ را خواندیم. حتی دوستان هم این طرف و اون طرف اطلاع رسانی کردند. بد نیست این دوستان هم گاهی از این توانایی استفاده کنند.

  31. Harche begooyand, baraye man ghabele ghabool nist sherkat dar chenin hamayeshi.

بیان دیدگاه