بایگانی‌های ماهانه: دسامبر 2016

پاسخ انسانی روسیه به دیپلماسی آشپزخانه ای اوباما

پاسخ انسانی روسیه

به دیپلماسی آشپزخانه ای اوباما

یونگه ولت- ترجمه رضا نافعی

پوتین رئیس جمهور روسیه روز جمعه با  رفتاری  بشدت متکی بر موازین انسانی  دستور داد در مناسبات میان مسکو و واشنگتن نه تنها واکنش سریع نشان داده نشود بلکه شیوه تدبیر و  تامل  در پیش گرفته شود. پوتین گفت که او علی الاصول این حق را برای خود محفوظ می دارد که  تصمیم همتای امریکائی خود باراک اوباما را مبنی بر دستور اخراج 35 دیپلمات روسی از امریکا »  تلافی کند» او بر سخنان خود چنین افزود «اما ما خود را به سطح دیپلماسی بی مسئولیت آشپزخانه ای (اشاره به اخراج آشپز سفارت روسیه در امریکا در جمع دیپلمات های اخراجی) تنزل نخواهیم داد. گامهای بعدی ما برای تجدید مناسبات سیاسی روسیه- امریکا متناسب با سیاست پرزیدنت دونالد ترامپ خواهد بود». ترامپ روز 20 ژانویه کار خود را آغاز خواهد کرد. بنظر می رسد که پوتین می خواهد مانع حساس تر شدن وضع گردد.

رئیس جمهور روسیه جای شبهه و تردید باقی نگذاشت و کار اوباما را «گام غیر دوستانه تازه» و»تحریک» برای «سست کردن» مناسبات دو کشور خواند و آن را محکوم کرد.

ولی به گفته پوتین دیپلمات های امریکائی و خانواده های آنان نباید تاوان این عمل را بپردازند. هدف ایجاد مسئله برای آنها نیست. هیچ دیپلماتی نباید اخراج گردد. «ما نمی خواهیم قدغن کنیم که آنها و خانواده هایشان در روزهای تعطیلات سال نو اجازه استفاده از مراکز گذراندن اوقات فراغت خود را چون گذشته نداشته باشند»

افزون بر این ما ازخانواده های دیپلمات های امریکائی که ماموریت دیپلماتیک در مسکو دارند و از کودکانشان  دعوت می کنیم که  مراسم عید میلاد مسیح در روزهای  6 و 7 ژانویه در کرملین حضور یابند. پوتین با اظهارات خود خط فاصل مشخصی بین خود و رفتار و گفتار دور از انسانیت اوباما کشید که روز جمعه به دیپلمات های روسی و خانواده های آنان اعلام کرد طی 72 ساعت امریکا را ترک کنند و تا لحظه خروج اجازه حضور در مراکز ویژه گذراندن اوقات فراغت در خاک امریکا را  نخواهند داشت.

اوباما با فرمانی که صادر کرده و با اتهامات ثابت نشده عملیات «هکر» های روسی به حساس ترین نقطه ضعف جانشین خود  ترامپ حمله کرد. ترامپ بارها اعلام کرده که قصد دارد با روسیه مناسبات دوستانه برقرار سازد. اما او برای اجرای  این هدف از حمایت حزب جمهوریخواه برخوردار نیست.

چند تن از جمهوریخواهان با نفوذ اقدامات تضییقی اوباما علیه روسیه را مورد تایید کامل قرارداده  و حتی گفته اند که این اقدامات باید مدت ها پیش صورت می گرفت. احتمالا کنگره امریکا در ماه ژانویه به تحقیق در باره اتهام دخالت روسیه در انتخابات امریکا خواهد پرداخت و نتیجه آن از هم اکنون روشن است که به محکومیت روسیه و تحریم های بیشتر علیه آن کشور منتهی خواهد شد. اگر ترامپ با آن مخالفت کند ، که احتمالا این کار را خواهد کردموقعیت او از همان آغاز تضعیف خواهد شد و اگر تسلیم شود و آن را بپذیرد نیز نتیجه همین خواهد بود.

http://www.jungewelt.de/2016/12-31/003.php

تلاش های جنگی دولت آلمان

تلاش های جنگی

آلمان دولت آلمان

جرمان فارن پالیسی- ترجمه رضا نافعی

, 58500397c361882a6a8b46aa%d9%81%d9%86-%d8%af%d8%b1-%d9%84%d8%a7%db%8c%d9%86-%d9%88%d8%b2%db%8c%d8%b1-%d8%af%d9%81%d8%a7%d8%b9-%d8%a2%d9%84%d9%85%d8%a7%d9%86-%d8%af%d8%b1-%d8%b9%d8%b1%d8%a8%d8%b3%d8%aa

برلین در پی آنست که با پشتیبانی از ائتلاف نظامی مسلمانان سنی تحت رهبری عربستان سعودی موقعیت خود را در خاورمیانه تقویت کند. این هدف در هفته گذشته پس از حضور » فن در لاین» ، وزیر دفاع آلمان در عربستان سعودی آشکار شد. طبق این برنامه قرار است ارتش آلمان یک افسر ارتباطی به مقر سرفرماندهی  «ائتلاف نظامی اسلامی ضد ترور» در ریاض اعزام دارد. در این ائتلاف نزدیک به 40 کشور سنی مذهب یا کشورهائی که اکثر اتباع آن  سنی هستند، حضور دارند. برخی از این کشورها هم اکنون در کنار عربستان در یمن در کار جنگ هستند تا از این طریق   نفوذ شبه نظامیان شیعی  را پس برانند و  قدرت ایران شیعی را کاهش دهند. بنظر کارشناسان این جنگ که تا کنون موجب قربانی شدن عده کثیری از مردم غیر نظامی شده نوعی اجرای آزمایشی برای نیروهای نظامی عربستان است که فاقد تجربه  جنگی هستند، نوعی کار آموزی و تمرین  است برای بمباران برای جنگ های آینده . برلین نه تنها از عربستان حمایت بعمل می اورد  بلکه به اردن  نیز کمک تسلیحاتی می کند که آخرین نمونه آن ارسال پیشرفته ترین تکنولوژی جاسوسی به این کشور است. نظامی کردن خاورمیانه  بخشی از تلاش های برلین برای تحقق سیاست مستقل جهانی آلمانی- اروپائی ست .

 

http://www.german-foreign-policy.com/de/fulltext/59501

 

 

 

 

سخنان ترامپ در آستانه ورود به کاخ سفید بازسازی ارتش امریکا گفتگوی دوستانه با روسیه

سخنان ترامپ در آستانه ورود به کاخ سفید

بازسازی ارتش امریکا

گفتگوی دوستانه با روسیه

روسیه امروز- ترجمه رضا نافعی

 58481e1dc36188b5548b4573-%d8%af%d8%b1-%d8%a7%d8%b3%d8%aa%d8%a7%d9%86%d9%87-%d9%88%d8%b1%d9%88%d8%af-%d8%aa%d8%b1%d8%a7%d9%85%d9%be-%d8%a8%d9%87-%da%a9%d8%a7%d8%ae-%d8%b3%d9%81%db%8c%d8%af

دونالد ترامپ می خواهد ارتش امریکا را بعنوان نیرومند ترین ارتش جهان حفظ کند. او می گوید این ارتش را فقط برای دو هدف می خواهد به کار گیرد. برای دفاع و برای جنگ با داعش. ترامپ در سفرهای خود به چند ایالت آمریکا برای سپاسگزاری از رای مردم تاکید کرد که قصد دارد سمت و سوی تازه ای به سیاست خارجی امریکا بدهد.

او در سخنانی که روز سه شنبه در » فایت ویل»، کارولینای شمالی سیاست خارجی خود را چنین توصیف کرد:

» ما به ساقط کردن رژیم ها پایان خواهیم داد، ما نباید در امور کشورهائی که از آنها چیزی نمی دانیم دخالت کنیم. بجای آن باید توجه ما به پیروزی بر تروریسم، منهدم کردن داعش معطوف باشد، و ما این کار را خواهیم کرد.»

ترامپ در آخرین منزل از سفر سپاسگزاری خود به چند ایالت اعلام کرد که ژنرال باز نشسته «جیمز ماتیس» کسی است که او برای وزارت دفاع در نظر گرفته است. اما در راه تحقق این امر یک مانع قانونی قرار دارد و آن این است که طبق قوانین امریکا یک ژنرال بازنشسته ارتش امریکا هفت سال پس از بازنشستگی می تواند وارد خدمات دولتی شود. در حالی که ژنرال » جیمز ماتیس» تازه چهار سال پیش بازنشسته شده است.

ترامپ در سخنانی که در پایگاه نظامی امریکا در » فورت براگ» بیان کرد نیز روشن ساخت که قصد دارد ارتش امریکا را «دوباره بسازد». فشار ماموریت های بین المللی بیش از توان تحمل ارتش بوده است. از این رو ترامپ قصد دارد بجای آن که بازهم در جنگ ها سرمایه گذاری کند، پول بیشتری در دست بگیرد و زیربنای فرسوده امریکا را نوسازی کند. ترامپ خطاب به حاضران گفت ما ارتشی نمی خواهیم که بدلیل اعزام به مناطقی ازجهان که ما نباید آنجا باشیم خسته و کوفته و از توان افتاده باشد.

ترامپ تاکید کرد هر ملتی که با هدف های او همراه باشد می تواند با امریکا باشد. وی در ادامه سخنان خود گفت: ما فراموش نمی کنیم. ما میل داریم دوستی های قدیمی را قوی تر سازیم و دوستان تازه ای بدست آوریم. ما باید ارتش خود را بسازیم، ولی نه برای تهاجم بلکه برای دفاع. لُب مطلب را بگویم: ما در پی صلح مبتنی بر قدرت هستیم.

ترامپ بر سخنان خود چنین افزود، اینک باید به سیاست «مداخله و بلبشو» پایان داد.

ترامپ طی سخنان خود . آنچه را که در مبارزات انتخاباتی بارها تاکید کرده است تکرار کرد که جنگ با عراق غلط بوده است. او با بیان این نظر با صراحت در برابر دوست حزبی خود، «جورج دابلیو بوش» قرار گرفته است که در سال 2003 با توسل به ادعاهای نادرست (این که عراق سلاحهای میکربی، شیمیائی و اتمی در اختیار دارد. م ) دست به جنگ علیه عراق زد. در درون حزب جمهوریخواه بر زبان آوردن این سخن یعنی شکستن مرزی که نباید شکسته شود. اما آنها که به او رای دادند اعتراضی به این مرز شکنی نداشتند و رای خود را از او دریغ نداشتند.

در طول مبارزات انتخاباتی ترامپ به جنگ لیبی نیز اشاره کرد و گفت حاصل آن «منطقه پرواز ممنوع»ی که ناتو ظاهرا برای حفظ مردم غیرنظامی لیبی تحمیل کرد، وسیله ای شد برای «تغییر رژیم» در آن کشور و عاقبتی شوم برای آن به بار آورد. این مداخله بجای تضعیف تروریسم بین المللی آن را تقویت کرد.

ترامپ در ارتباط با چالش کنونی در سوریه که سالهاست ادامه دارد و اقدامات امریکا و همچنین کشورهای همپیمان با آن مانند عربستان سعودی و قطر در رساندن کمک های گوناگون به جهادگرایانی که از کشورهای اسلامی برخاسته اند چنین گفت: اسد بد است ولی این افراد احتمالا از اسد بد تر هستند.

توضیحات ترامپ در مورد سیاست خارجی تازه امریکا متضمن مناسبات سازنده با فدراسیون روسیه نیز هست. این را نیز ترامپ در نطق های انتخاباتی خود اعلام کرده بود، یعنی همان نکته ای که نئوکان ها ( نومحافظه کاران) آن را بمثابه یک نقطه ضعف، گرایشی مردود و خوش رقصی برای پوتین مورد نکوهش قرار دادند.

اما اینک چنین بنظر می رسد که، هر چند با تردید و دو دلی، ولی همپیمان های عضو ناتو نیز به این شناخت دست یافته اند که آنچه سیاست کشورهای غربی را در برابر روسیه به بن بست منتهی می سازد لفاظی های خصمانه و سیاست های این کشورها است و نه گفتگوی های سازنده.

بعنوان نمونه، فرانک اشتاین مایر، وزیر خارجه کنونی آلمان که قرار است رئیس جمهور بعدی آلمان گردد، در آخرین حضور خود در اجلاس ناتو به آگاهی شنوندگان رسانید که گفتگوی بیشتر با روسیه ضروری است. او گفت: «ما باید در جستجوی امکانات بیشتری باشیم تا تشدید از حد نگذرد و یا راهی بیابیم که از بالاگرفتن آن پیشگیری کنیم.»

به این دلیل او قصد دارد برای تشکیل دوباره شورای ناتو- روسیه تلاش کند. «ینز اشتولتنبرگ» ، دبیر کل ناتو که لحن تند و خشک او علیه روسیه شناخته شده است، در همین اجلاس الفاظ ملایم تری انتخاب کرد، البته با بیان غیر مستقیم این که تا کنون هم مسئول لفاظی های خصمانه روسیه بوده است:

«من از هر گونه ملایم تر شدن سخن استقبال می کنم. سخنان کمتر تند می تواند گام نخست برای یک گفتگوی بهتر باشند.»

پوتین، رئیس جمهور روسیه، که برخلاف حدسیات فراوان و گوناگون تاکنون سخنی در باره آغاز یک دوستی قاطع با ترامپ برزبان نیاورده از اظهارات او درباره مبارزه با تروریسم بین المللی استقبال کرد. بنظر می رسد در یک مورد دیگر نیز آن دو با یکدیگر توافق داشته باشند. پوتین در آخرین نطق خود خطاب به مردم کشورش گفت: ما به داشتن دوستان نیازمندیم ولی بی اعتنائی به علائق ملی خود را بر نمی تابیم .

 

https://deutsch.rt.com/nordamerika/44018-donald-trump-regime-change-usa/

 

 

 

مردم کوبا با قضاوت تاریخ کاسترو را بدرقه کردند

مردم کوبا

با قضاوت تاریخ

کاسترو را

بدرقه کردند

 

unsere-zeit– ترجمه رضا نافعی

 images_cms-image-000002596%d9%81%db%8c%d8%af%d9%84-%d8%b2%d9%86%d8%af%d9%87-%d8%a7%d8%b3%d8%aa

روز 26 ژوئیه 1953 گروهی مرکب از 135 زن و مرد مسلح، با تسلیحاتی نارسا در صدد برآمدند  به سربازخانه مونکادا در سانتیاگو حمله کنند. ارتش سخت مسلح بود و حمله نیز خوب تدارک نشده بود، دیکتاتور باتیستا هنوز با قدرت در کوبا فرمانروائی می کرد. 81 تن از مهاجمین دستگیر و دادگاهی شدند. از جمله فیدل.

فیدل، هبر 26 ساله گروه، که خود وکیل دعاوی بود، دفاع خود را در دادگاه  با این جمله پایان داد:

«مرا محکوم کنید. اهمیتی ندارد. تاریخ مرا تبرئه خواهد کرد».

 دادگاه او را محکوم کرد و داوری به تاریخ سپرده شد.

انسان هائی هستند که تاریخ سازند. آن 81 انقلابی که در » گرانما» از فیدل پیروی کردند، تاریخ شدند. آنها می دانستند که این سفر می تواند به مرگ آنها  و یا به  سقوط دیکتاتور  بیانجامد. سرهنگ باتیستا و حکومت وحشت او نتوانست از  کوبا  که روسپی خانه و قمار خانه ایالات متحده آمریکا بود دفاع کند. او فقط در کشور فاشیستی پرتغال  بود که توانست خود را از خشم مردمی که بر آنها حکومت کرده بود، در امان نگه دارد. تاریخ یعنی تروریست های شکست خورده سیا که نتوانستند فیدل را ترور کنند. یعنی رئیس جمهورهای ایالات متحده آمریکا که نتوانستند با تحریم های خود کوبا را خفه کنند.

چریک ها زمینداران بزرگ را تار و مار می کردند و روستائیان به آنها خبر می دادند که سربازان در کجا هستند. تاریخ کوبا این روستائیان هستند.  کارگران و دانشجویانی که در شهرها مقاومت در برابر باتیستا را سازمان دادند و حمله » ریشو» ها را تدارک دیدند. آن خلقی که تحت رهبری فیدل یک زندگی نوین را پی ریخت، امپریالیست های مهاجم را شکست داد و پزشکان را راهی جهان کرد. خلقی که نه تنها خود خواندن آموخت بلکه خواندن را به مردم کشورهای لاتین آموزش داد.

» انسان ها تاریخ خود را خود می سازند، اما در این ساختن آزاد نیستند. آنها تاریخ خود را در شرایطی می سازند که در آن قرار گرفته اند. این سخن کارل مارکس است.

90 در صد معادن کوبا و همچنین 50 در صد زمین های کوبا تا سال 1958 متعلق به موسسات آمریکائی بود. 70 درصد از روستائیان برای ادامه حیات مجبور بودند در زمینی کار کنند که متعلق به آنها نبود، در همین زمان 11500 روسپی در هاوانا باید خود را در خدمت شمالی ها یا همدستان محلی آنها قرار می دادند.

شرایط  چنین حکم می کرد که هر جنبشی که بخواهد کوبا را واقعا از اربابان استعمارچی امریکائی آزاد سازد، باید جنبشی باشد  خواستار مصادره زمین های زمینداران بزرگ و انحصارات، جنبشی برای ایجاد اقتصادی با نقشه خودی،- جنبشی برای سوسیالیسم. یکی از ویژگی ها این بود که این جنبش نمی توانست نیرومند ترین پایگاه خود را درجائی برپا دارد که مرکز قدرت رژیم حاکم بود، بلکه فقط در نبرد مسلحانه در کوهستانها موفق به این کار شد . یکی از ویژگی های انقلاب کوبا  این بود که همپیمان طبیعی خود را در کشورهای سوسیالیستی یافت. فشار تضاد های اجتماعی جامعه را بسوی سوسیالیسم میراند. «هاینس هولتس» فیلسوف کمونیست نوشت: » انقلاب کوبا بخشی از تاریخ را تغییر داد و این دستاورد جمعی بر جذابیت فرمانده کل قوا استوار است که الهام بخش آن بود، آن را نیرومند ساخت، هدایت کرد و به حرکت واداشت. » او تاریخ جهان است.»

 دلیل این که فیدل   توانست تاریخ جهان شود این بود که او برنامه انقلاب را بر اساس  روابط واقعا مسلط بر جامعه طراحی کرد و توسعه بخشید نه بر اساس آرزوهای زیبا. او اثبات کرد آنچه که بظاهر غیر ممکن می نماید واقعی است.

خلق کوبا سوگوار است و در سراسر جهان مردمی که پزشکان کوبائی زندگی آنها را نجات داده اند، داوطلبان کوبائی که برای آزادی آنها جان خود را از دست داده اند و کوبا سرمشقی است برای نبرد آنها نیز سوگوارند.  کینه واپسگرایان، لفاظی های ابن الوقت ها،  سوگواری خلق کوبا و نیروهای مترقی جهان همه حکایت از داوری تاریخ در باره فیدل دارند. مردی که در هاوانا درگذشت مظهر آینده بود- مظهر پیروزی انقلاب سوسیالیستی.

فیدل حتی پس از مرگ هم  بر ارتجاع  و استثمار چیره شد. سالیانی  دراز امید ارتجاع این بود که  پس از مرگ او شاید نوبت به ضد انقلاب برسد. فیدل این امید را هم نومید ساخت. فیدل زنده است!

 

http://unsere-zeit.de/de/4848/32/4180/Das-Urteil-der-Geschichte.htm

 

 

رفراندوم – فردا- در ایتالیا پس از انگلیس و فرانسه ایتالیائی ها گربه می رقصانند!

رفراندوم – فردا- در ایتالیا

پس از انگلیس و فرانسه

ایتالیائی ها گربه می رقصانند!

اشپیگل آنلاین- گزینش و ترجمه رضا نافعی

89482hkjohfhj-%d8%a7%d9%86%d8%aa%d8%ae%d8%a7%d8%a8%d8%a7%d8%aa-%d8%b3%d8%b1%d9%86%d9%88%d8%b4%d8%aa-%d8%b3%d8%a7%d8%b2-%d8%a8%d8%b1%d8%a7%db%8c-%d8%b1%d9%86%d8%b2%db%8cانتخابات سرنوشت ساز برای رنزی

روز یکشنبه (فردا) در ایتالیا تغییر قانون اساسی به رفراندم گذاشته خواهد. «هنریک مولر» ستون نویس اشپیگل آنلاین در این مورد چنین می نویسد:

در آغاز تابستان سال جاری کارشناسان صندوق بین المللی پول گرد هم آمدند و به تبادل اندیشه در این باره پرداختند که در بدترین حالت چه مشکلاتی می تواند گریبانگیر ایتالیا شود. در صدر فهرست مخاطرات، آشفتگی در بازار جهانی اوراق قرضه قرارداشت. افزون بر آن، رفراندم برای «برکسیت» بود، آشفتگی مجدد در بازار بانکهای داخلی ایتالیا و نیز «گسترش پوپولیسم» که هم مانع انجام اصلاحات و هم مانع » تقویت معماری اتحادیه» خواهد شد.

عواقب احتمالی: با نرخ بشدت فزاینده بهره، اعتماد به توان باز پرداخت وام های دولت بشدت مقروض ایتالیا  تضعیف و ایتالیا با تعادل منفی روبرو خواهد شد. این ها نکات مندرج در گزارش صندوق بین المللی پول در باره کشورهاست.

چند ماه بعد از آن گزارش، چنین بنظر می رسد که خطر پشت خطر به صحنه می آید. در انگلستان اکثریت مردم به خروج از اتحادیه اروپا رای دادند. از زمان پیروزی  دونالد ترامپ که برنده انتخابات ریاست جمهوری امریکا شده است نرخ بهره پول در سراسر جهان افزایش می یابد، که برای اقتصاد ایتالیای بشدت بدهکار سم مطلق است. «فاینانشال تایمز» می نویسد: نظام بانکی (ایتالیا) باید به «بخش مراقبت های ویژه» منتقل گردد، چون این بانک ها انبوهی از وام های بد روی دستشان مانده است. و اما راجع به گسترش پوپولیسم، بنظر می رسد تا زمانی که ایتالیا بسوی یک بحران دولتی با عاقبتی بسیار نا روشن در حرکت است، در اتحادیه اروپا تقریبا همه چیز راکد است.

مسائلی که مطرح هستند مسائل ناچیزی نیستند. بدهی دولتی ایتالیا – بیش از 2،2 بیلیون یورو، 133 در صد از تولید ناخالص ملی- یکی از بالاترین بدهی های جهانی است. بدهی ایتالیا به خارج پیوسته رو به افزایش است؛ بدهی خالص (یعنی بدهی منهای ثروتی که ایتالیا در خارج دارد) برابر است با 60 در صد از تولید سالانه اقتصاد ایتالیا.

 

بیم پیدایش یک زلزله  بین المللی مالی می رود

 

 اگر ایتالیا واقعا به مرز ناتوانی  پرداخت بدهی ها برسد با یک زلزله مالی بین المللی روبرو خواهیم شد که حاصل آن عبارت خواهد بود از بحران پرداخت بدهی دولتی که نا همواری های سالهای 2010 تا 2012 در قیاس با این بحران پیش پا افتاده خواهند بود. چون اوراق قرضه دولتی ایتالیا در بازارهای مالی جهانی یکی از بزرگترین اوراق است. اگر «رنزی» نخست وزیر ایتالیا روز یکشنبه  در رفراندم برای تغییر قانون اساسی شکست بخورد نه تنها ایتالیا بلکه احتمالا کل منطقه یورو در وضع نامساعدی قرار می گیرد.

با این همه، آنچه اینجا بیشتر مطرح است اوضاع سیاسی است نه اقتصادی. ایتالیا تا کنون توانسته است اقساط بدهی سنگین خود را بپردازد، آن هم به رغم آن که رشد اقتصاد ایتالیا  از سه دهه پیش کند تر از بقیه کشورهای پیشرفته اروپا بوده  است. درست است که تولید دیرزمانی است که  راکد است، قدرت رقابت از میان می رود، مالیات ها سرسام آورند، دادگستری بطرز کسالت باری کندکار است، نظام آموزشی ضعیف است، بودجه برای پژوهش و پیشرفت اندک است. اما با همه این ها ایتالیا بدهی های خود را پرداخته است.

آنچه تغییر کرده سیاست است. چنین بنظر می رسد که کاسه صبر مردم لبریز شده است. دیرگاهی است که ایتالیا درجا می زند. اصلاحاتی در کار نیست. بدلیل بدهی های سنگین، از جمله در عرصه خصوصی هم سرمایه گذاری متوقف می شود و همگام با آن رفاه کاهش می یابد.

محاسبات موسسه امریکائی «مک کینزی» که اخیرا منتشر شده حاکی از آنست که ایتالیائی ها  صرفنظر از این که از لحاظ در آمد  به کدام طبقه  تعلق داشته اند، بین سال های 2005  تا 2014 از درامدشان کاسته شده است. نرخ بیکاری بین جوانان بالاست. نرخ اشتغال  در سنین کاری، به نسبت جمعیت یکی از نازلترین  نرخ ها در اروپاست. بویژه بخش جنوبی و محنت کشیده ایتالیا پیوسته عقب تر می افتد.

در چنین اوضاع و احوالی روشن است که مردم سرخورده اند. ولی خروج از اتحادیه اروپا وضع را بشدت بدتر می کند. در آغاز تبدیل یورو به لیره، بشدت از ارزش لیره کاسته خواهد شد و این خود موجب بالارفتن قیمت ها خواهد شد. یعنی: با در نظر گرفتن افزایش قیمت ها نتیجه آن خواهد شد که مردم عملا بخشی از درآمد فعلی را هم از دست خواهند داد. با لیره ای سست ارزش بازپرداخت بدهی ها که خواه ناخواه باید به یورو باشد دشوار تر خواهد شد.

آنوقت است که ایتالیا بسرعت بسوی ورشکستگی دولتی خواهد رفت. هیچکس هم قادر به کمک نیست. بدلیل سنگینی بدهی ایتالیا، پولی که صندوق بین المللی پول در اختیار دارد آنقدر نیست که بتواند سقوط مالی ایتالیا را نرم تر کند. بانک مرکزی اروپا هم اجازه کمک ندارد، به این دلیل که اگر کشوری مستقلا تصمیم به خروج از منطقه یورو گرفت، بانک موظف است برای جبران خسارات مالی که از این خروج به دیگر کشورهای عضو وارد می آید، به آنها کمک کند، اما آن  کشوری که از حوزه یورو خارج شده از دریافت کمک محروم خواهد شد.

البته هنوز کار به آنجا نکشیده است. اما حتی اگر «رنزی» شکست هم بخورد، که احتمال آن کم نیست، ایتالیا باز هم می تواند چون گذشته مدتی لنگ لنگان  به رفتن ادامه دهد.

ولی همانطور که اشاره کردیم، مسئله بیشتر سیاسی است تا اقتصادی. اگر مردم نخواهند بیش از این صبرکنند، اگر بدام پوپولیست ها بیفتند که به آنها وعده بهبود و ضعیت را می دهند، آنوقت اوضاع از بیخ وبن تغییر خواهد کرد، تغییری که اصلا  و ابدا بسوی بهبودی نخواهد رفت.

http://www.spiegel.de/wirtschaft/soziales/italien-steuert-auf-ein-schuldendrama-zu-a-1123237.html

 

 

 

محمد علی عموئی: «…کسی نمی داند که رفیق فیدل در طول سالهای متمادی زندان و تبعید من و رفقای ایرانیم چه کوشش ها و توصیه هائی در جهت نجات ما از رنج زندانهای مزدوران امپرایالسم بکار گرفته است…»

محمد علی عموئی:

«…کسی نمی داند که رفیق فیدل در طول سالهای متمادی زندان و  تبعید من و رفقای ایرانیم چه کوشش ها و توصیه هائی در جهت نجات ما از رنج زندانهای مزدوران امپرایالسم بکار گرفته است…»

89425%d9%81%d8%b1%d9%85%d8%a7%d9%86%d8%af%d9%87-%d9%81%db%8c%d8%af%d9%84-%da%a9%d8%a7%d8%b3%d8%aa%d8%b1%d9%88

درود و بدرود ، رفیق گرانقدر فیدل

انسان در جسمش فانی است،در آثارش باقی است، (کارل مارکس) و چه اثری عظیم تر و تاثیرگذار تر از انقلاب کوبا، نه تنها برای خلق کوبا، که برای تمام خلق ها، که برای جامعه بشری. فیدل آنچنان تاثیری بر روندجنبش های رهائی بخش دنیای معاصر گذارد که امپریالیسم برای نخستین بار نه تنها در قاره آمریکا، در سراسر جهان با پیامدهای جهانی آن در امریکا، آسیا و افریقا در گیر شد.

کوبا تحت رهبری هوشمندانه فیدل کاسترو از پس از پیروزی انقلاب(1959) به رغم انواع توطئه های خرابکارانه مزدوران امپریالیسم توانسته است همچنان اصالت انقلاب سوسیالیستی را حفظ کرده و پرچم سوسیالیسم رادر اهتزار نگه دارد.

کم نیستند کسانی که نگران آینده کوبا و خلق قهرمان آن هستند. این نگرانی نه از سر نیت بد   بلکه به لحاظ شناخت اندک از توان و اراده مردمی است که بیش از نیم قرن در فاصله نود مایلی سرزمین هارترین دشمن سوسیالیسم همچنان با اراده ای استوار بر استقلال، آزادی و سوسیالیسم پای می فشرد. مادام که کشور سوسیالیستی کوبا تحت رهبری حزب کمونیست و به پیروی از تجربیات غنی فیدل کاسترو و همرزمانش بر مسیر استقلال و پیشرفت ره می پوید نه تنها محلی برای نگرانی علاقمندان به کوبا و سرنوشت آن نیست ، که چون گذشته مایه دلگرمی همه زحمتکشان است.

فیدل  نه تنها  رهائی خلق کوبا را تحقق بخشید، که در راستای باور به انترناسیونالیسم در تمام دوران حیات پرثمرش با هوشیاری تمام مراقب تحولات انقلابی دیگر نقاط جهان بود.

همگان بر نقش سازنده و رهائی بخش رزمندگان کوبائی در افریقا، بویژه در آنگولا واقفند. اما کسی نمی داند که رفیق فیدل در طول سالهای متمادی زندان و  تبعید من و رفقای ایرانیم چه کوشش ها و توصیه هائی در جهت نجات ما از رنج زندانهای مزدوران امپرایالسم بکار گرفته است.

%d8%b9%d9%85%d9%88_%d8%a8%d9%87_%d9%87%d9%86%da%af%d8%a7%d9%85_%d9%86%d9%88%d8%b4%d8%aa%d9%86_%db%8c%d8%a7%d8%af%d9%86%d9%88%d8%b4%d8%aa_%da%a9%d8%a7%d8%b3%d8%aa%d8%b1%d9%88

عموئی هنگام نوشتن یاد نوشت برای فیدل در سفارت کوبا در تهران

در طول 37 سال در بند زندانهای رژیم های پیش و پس از انقلاب در باره سالهائی که زیر حکم اعدام بودم و تنها مبارزه همه جانبه رفقای غیر ایرانی به ویژه رفقای کوبائی و سپس زنده یاد نلسون ماتدلا از خطر مرگ نجاتم دادند.

%db%8c%d8%a7%d8%af%d9%86%d9%88%d8%b4%d8%aa-%d8%b9%d9%85%d9%88-%d8%a8%d8%b1%d8%a7%db%8c-%da%a9%d8%a7%d8%b3%d8%aa%d8%b1%d9%88

 

محمد علی عموئی دهم آذر 1395