ویکی لیکس
پیشقرآول حمله به ایران شده
یونگه ولت ــ نرجمه رضا نافعی
در روزهای گذشته کشمکش میان وبسایت ویکیلیکس و پنتاگون در باره انتشار 400 هزار سند ظاهرا محرمانه در باره جنگ عراق در صدر مطالب مندرج در جرائد جهان قرار داشت. بدنبال این گفتگو ها پنتاگون به 120 کارشناس ماموریت داده است تا میزان لطماتی که این افشاگری ها برای امنیت آمریکا ببار آورده، مشخص سازند. ولی بنظر می رسد لطمات وارده فاقد اهمیت هستند، زیرا اسناد منتشره در پائین ترین درجه سری بودن قرار داشته و بیشتر برای کارهای اذاری بوده است. حتی نام کسانی که در انجام جنایات جنگی دخیل بوده اند نیز در این اسناد سیاه شده اند. این کار را یا ویکیلیکس کرده یا آن کسانی که اسناد را در اختیار ویکیلیکس گذاشته اند. از این رو نمی توان از هیچ کس بازخواست کرد. افزون بر این، پنتاگون اظهار می دارد که آنچه در این اسناد بر ملا شده رخدادهائی هستند که یا قبلا خبر آنها پخش شده، یا درکتابها مطرح گشته و یا در فیلم های مستند به نمایش در آمده اند.
در واقع اسنادی که ویکیلیکس منتشر کرده اطلاع تازه ای در باره نقش جنایتکارانه آمریکا در عراق در اختیار قرار نمیدهد، بلکه برعکس به مرمت وجه آمریکا در جهان کمک هم می کند. مثلا برخی از رسانه ها در عرصه جهانی، با بوق و کرنا، اعلام کردند که بین سالهای 2003 تا 2009، بر اثر ایجاد آشوب های تعمدی، 750 غیر نظامی بوسیله گشت های خیابانی اشغالگران آمریکائی، کشته شده اند. و این واقعیت که سازمان های معتبر غرب قبلا اعلام کرده بودند تعداد قربانیان غیر نظامی در جنگ اشغالگران آمریکائی با عراق بین 500 هزار تا یک میلیون نفر هستند، ناگهان به فراموشی سپرده می شود.
تنها نکته تازه ای که در اسناد منتشره بچشم می خورد این است که بسیار ماهرانه، عنصر دیگری از «محور شرارت» در برابر نگاه خشمناک مردم آمریکا نهاده می شود. گویا در این «اسناد سری» مدارکی وجود دارد که ثابت می کند ایرداتی که رهبری آمریکا به ایران می گیرد درست است و خواست جنگ طلبان آمریکائی و اسرائیل که خواستار جنگ با ایران هستند به حق است. مثلا در اسنادی که ویکی لیکس منتشر کرده مدارک متعددی هست که نشان میدهد ایران به شورشیان نظامی در عراق آموزش های نظامی می دهد و برای مبارزه با سربازان آمریکائی اسلحه در اختیار آنها می گذارد و دیگر نیازهای آنها را تامین می کند. بنابر این، آن عامل پشت پرده ای که سبب کشته شدن جوانان آمریکایئ، یعنی پیش آهنگان دموکراسی می شود، ایران است. اگر این دلیلی کافی برای جنگ نیست، پس چیست؟ البته مخالفت پنتاگون با انتشار این اسناد و اعترضش به اینکار سبب می گردد که اسناد «واقعی» جلوه کنند، یعنی همان کاری که نیویورک تایمز به نمایندگی از سوی بسیاری از رسانه ها ، در عرصه بین المللی انجام میدهد.
اینک باید آن پرسش قدیمی را مطرح ساخت که اینها «بسود کیست؟» جز به سود جنگ طلبان در واشنگتن یا اسرائیل؟ این ظن هم بوجود می آید که از جولیان آسانژ، پایه گذار ویکیلیکس نیز بعنوان ابله مفید استفاده می شود و خشم ناشی از انتشاراین اسناد هم که دست کم در افکار عمومی برای آمریکا اسباب درد سر شده، متوجه دوستان ناباب آمریکا در اسرائیل می شود.
وقتی جنتی و شریعتمداری سکاندار باشند
هر زردانبوی نیمه گردی
شخته شیرین خراسان می شود !
نهم مرداد ماه گذشته، مطلبی را در باره آشنائی با ویکی لیکس و افشاگری آن روزهای این سایت نوشتم و منتشر کردم. افشاگری آن روز ویکی لیکس عبارت بود از فیلم به رگبار بسته شدن چند خبرنگار از طریق هیلکوپترهای نظامی در بغداد. وبلاگ های ارتش سایبری سپاه پاسداران که فرماندهی آن برعهده حسین شریعتمداری است از این افشاگری بال درآورده و تا توانستند آن را در وبلاگ های امنیتی و وابسته به ارتش سایبری سپاه در بوق کردند. درست مانند لنگه کفش پرانی به طرف جورج بوش در بغداد در جریان یک مصاحبه خبری که بلافاصله احمدی جنتی در نماز جمعه خود آن را مظهر مقابله با امریکا اعلام کرد و بدنبال این کشف آقای جنتی هزاران پوستر آن لنگه کفش پرانی را درایران و لبنان چاپ و منتشر کردند. افشای فیلم به رگبار بسته شدن خبرنگاران در بغداد از سوی ویکی لیکس را هم حسین شریعتمداری در صدر اخبار کیهان نشاند و بانگ برآورد که «آفتاب آمد، دلیل آفتاب».
همان موقع، در پایان مطلب آشنائی با ویکی لیکس و اشاره به افشاگری آن روزش، جمله کوتاهی نوشتم که دراینجا آن را عینا تکرار می کنم:
«بزودی شاهد افشای اسنادی عجیب و محرمانه در باره رویدادهای جمهوری اسلامی در ویکی لیکس نخواهیم بود؟»
امثال حسین شریعتمداری و احمدی جنتی که هر «زردانبوی» نیمه گردی را «شخته خراسان»ی می بینند و در وصف شرینی اش خطبه نماز جمعه می خوانند و سرمقاله در کیهان می نویسند، سرمست از آن افشاگری، درست مانند «گنجشکی» که در بهار جیک جیک مستانه دارد و یادش می رود پائیز و زمستانی هم در پیش است، به کار خودشان ادامه دادند. دست امثال من هم به جائی بند نیست و در شماری نیستم که بقول شاملو «خلایق» را روی شانه های خود نشانده و فریاد برآورم: «خلایق مستید و منگ؟ از شب هنوز مانده دو دانگی، ور تائبید و پاک و مسلمان، نماز را از چاوشان نیامده بانگی …»
سرانجام رسیدیم به امروز که تمام رسانه های مهم جهان در تسخیر افشاگری جدید ویکی لیکس است و به قول مفسر روزنامه «یونگه ولت» آلمان، هدف ایران است، بقیه اش بهانه!
حالا لقمه ای را که سه ماه پیش بلعیده اند نمی توانند بالا بیآورند و تازه سر از تخم در آورده آمده به گردن بستن فوکول کراواتی بنام «مهمانپرست» را بعنوان سخنگوی وزارت خارجه جلو انداخته اند که به هر دروغ و دغلی، لااقل میلیون ها دلار رشوه به رئیس جمهور دلال صفت افغانستان را انکار کند و اگر نتوانست چنین کند، بگوید این رشوه دادن ها از دولت هشتم متداول بوده است. یعنی کاسه کوزه ها را سر محمد خاتمی هم بشکنند!
اما، بقیه اش را چه می کنند؟ نه فقط اسناد حوادث خونین عراق که ویکی لیکس بار آن را از دوش امریکائی ها برداشته و روی دوش سپاه پاسداران گذاشت و یا رشوه دادن به نخست وزیر لنگ در هوای عراق «مالکی» گذاشت و…. بلکه آن اسناد دیگری که بی شک بزودی منتشر خواهد شد تا اسناد امروز را کامل کند و زمینه را برای حمله به ایران فراهم و جاده را هموار.
مطلب 9 مرداد ماه گذشته در وبلاگ فیلتر شده ام را از اینجا بخوانید.
http://www.pyknet.net/1389/08mordad/09/page/37WikiLeaks.htm
http://www.jungewelt.de/2010/10-26/029.php
.
آینده ما 
.به نظر من حمله نظامی گزینه مناسب است , گول نا امنی عراق را نباید خورد چون عامل آن جمهوری اسلامیست که سعی کرده با آشفته نشان دادن عراق و بمب گذاریهای مختلف آمریکا را از حمله مشابه به دیکتاتوری ایران بازدارد , به نظر من کسانی که اینجا عراق را به رخ میکشند از عامل اصلی عدم برقراری آرامش درعراق یعنی جمهری اسلامی عمدا نام نمیبرند در خوشبینانه ترین حالت نا آگاهانه آب به آسیاب ولایت فقیه میریزند .تا با خیال راحت بمب اتم را بسازد و اسراییل را محو کند
میدونم سانسورم میکنید کمونیسم جهنمی بود که شما باز میخواهید به آن دوران برگردید .
با سلام
اما پرسشی که اینجا وجود دارد و افکار عمومی غرب هم احتمالاً آن را از خود خواهند پرسید این است که در صورتی که این بهانه‌ها برای جنگ علیه ایران کافی بوده و مورد استقبال گروه های جنگ طلب نئوکان آمریکا هم می‌باشد؛ پس چرا آنها را خود انتشار نداده‌اند، چرا می‌بایست دولت آمریکا و پنتاگون از انتشار این اسناد خشمگین شود؟
هیچکس موافق محو شدن اسرائیل نیست. اما میلیونها نفرمخالف سیاست های فاشیستی دولت اسرائیل هستند. ایکاش شما که اینقدر نگران محو شدن اسرائیل هستید کمی فکر محو شدن وطن خود بودید( البته اگر ایران را میهن خود بدانید ) . خطری که ایران را تهدید می کند، خطر بالفعل و آکتوئل است، ولی شما نگران اسرائیل هستید! که مبادا روزی جمهوری اسلامی صاحب بمب بشود و اسرائیل را » محو » کند! ولی نگران بمب های اتمی موجود و ساخته شده و آماده پرتاب اسرائیل نیستید ، که ممکن است در یک جنگ بر سر هم مینهنان شما بریزد و وطن شما را با خاک یکسا ن کند و میلیونها انسان را نابود سازذ. تازه اسم خودتان را هم ایرانی می گذارید و دو قورت و نیمتان هم باقیست. شما واقعا ایرانی هستید؟؟
استفاده ابزاری از این افشاگری و احتمال هدفمند بودن انتشار آن کاملاً صحیح است.
اما نکته جالب آن است که اساساً بیشترین استفاده این جنگ برای حاکمیت ایران خواهد بود که تمامی مشکلات خود را به وسیله آن توجیه می کند و اندکی بر عمر رو به افول خود خواهد افزود.
خواننده محترم
محافل جنگ طلب آمریکا سالهاست که علننا بر طبل جنگ می کوبند و با کسی هم رودربایستی ندارند ولی نه تنها هنوز بر افکار عمومی آمریکا و جهان، که شرط مقدماتی برای جنگ است، تسلط نیافته اند بلکه بین خود هم به توافق نرسیده اند . و این حرف ها و داستانها که می شنوید و خیلی هم تعجب می کنید ، همه مقدمه است برای رسیدن به این منظور ها. آنها که باید در این جنگ کشته شوند فرزندان سناتور های آمریکائی نیستند بلکه فرزندان مردم عادی آمریکا هستند یعنی کسانی که علاوه بر تجربه قدیمی تر شکست در ویتنام دو تجربه تازه تر هم در برابر چشم خود دارند : عراق و افغانستان . ” آمریکا در این جنگ( جنگ عراق ) حقوق بین المللی را زیر پا نهاد، آبروی همپیمانانش را برد،سازمان ملل را اسباب خنده کرد. آمریکا اتوریته خود را بعنوان یک ابر قدرت نظامی و اخلاقی از ذست داد. بیش از یک بیلیون دلار هزینه کرد، در آغاز به پیروزی خود بالید، بعذ دچار سرخوردگی شد بعذ زیر فشار ترور تا لب پرتگاه یک شکست تاریخی به عقب رانده شد ـ بعد خود را جمع و جور کردـ نه برای دست یافتن به پیروزی بلکه برای آن که با تحمل سخت ترین تلفات، جلوی شکست خود را بگیرد..” (اشپیگل شماره 43 صفحه 108، ستون دوم..). فراموش نکنید که این ها حرف ها را خود غربی ها می زنند و می نویسند که نه چپ هستند و نه کمونیست ! ! و نه ” نوکر مسکو ” !! بلکه بر عکس: از هواداران سفت و سخت سرمایه داری هم هستند مانند اشپیگل . با توجه به این زمینه آماده کردن مردم آمریکا و اروپا برای فرستادن فرزندانشان به جنگی که نمی دانند آیا از آن زنده باز خواهند گشت یانه، کار آسانی نیست
هیچکس موافق محو شدن اسرائیل نیست. اما میلیونها نفرمخالف سیاست های فاشیستی دولت اسرائیل هستند. ایکاش شما که اینقدر نگران محو شدن اسرائیل هستید کمی فکر محو شدن وطن خود بودید( البته اگر ایران را میهن خود بدانید ) . خطری که ایران را تهدید می کند، خطر بالفعل و آکتوئل است، ولی شما نگران اسرائیل هستید! که مبادا روزی جمهوری اسلامی صاحب بمب بشود و اسرائیل را ” محو ” کند! ولی نگران بمب های اتمی موجود و ساخته شده و آماده پرتاب اسرائیل نیستید ، که ممکن است در یک جنگ بر سر هم مینهنان شما بریزد و وطن شما را با خاک یکسا ن کند و میلیونها انسان را نابود سازذ. تازه اسم خودتان را هم ایرانی می گذارید و دو قورت و نیمتان هم باقیست. شما واقعا ایرانی هستید؟؟
خشمگین نشان دادن خود یکی از آسان ترین گزینه ها در سیاست است.
آقای نافعی شما از کشته شدن فرزندان آمریکایی می نویسید, یعنی فرزندان ایرانی انسان نیستند که به مراتب تعدادشان هزاران برابر خواهد بود!از شما خواهش میکنم مثل خانم آرزو که احتمالا از این گروههای به اصطلاح حذف حقوق زنان که کشتارهای انسانها را در این سرزمینها امری عادی جلوه می دهند, چون مردم آن سرزمینها را در اینجا غیر انسان و قابل کشتار جلوه می دهند, ننویسید.
در ثانی, آقای امیر کریمی هم بسیار زیبا و معقول جواب داده است.
من محصول جمهوري اسلامي هستم ،من ساخت حكومت اسلامي ام ،رژيم استبداد ديني خود مسئول توليد آدم هاي با انديشه هاي مثل من است .همانطوري كه اين رژيم 7 ميليون معتاد،بيش از 3 ميلين مواد فروش ،چند ميليون زن خياباني توليد كرده است به همان نسبت نيز چند ميليون كفر گو متنفر از تمامي عربده هاي اسلام حاكمان ستمگر توليد كرده است.پيش از تسلط ضد انقلاب در سال 57 اگر مجموع نوشتها و كتب انتقادي و ضد اسلامي را جمع آوري مي كرديم يك جعبه كوچك را پر نمي ساخت اما اكنون يك كتابخانه عمومي هم گنجايش كتابها و مقالات و پژوهشهاي انتقادي و اسلام ستيز را ندارد .