آخرین هشدار سیاستمدار برجسته آلمانی


آخرین هشدار سیاستمدار برجسته آلمانی

اروپا شاید ناچار شود

از قطار امریکا پیاده شود!

سیاستمدار سالخورده و دور اندیش آلمان «هلموت اشمیت«، صدراعظم اسبق آلمان، که از نسل سیاستمداران برجسته قرن 20 است و سخنش نه تنها در آلمان که در عرصه بین المللی اعتباری ویژه دارد، در هفته نامه «دی تسایت، شماره 51 ــ 16 دسامبر 2010» طی مقاله ای در ارتباط با وضع کنونی اروپا و آینده نزدیک و دور آن، از جمله نسبت به احتمال مخاطراتی قریب الوقوع نوشت:

«حداکثر 18 ماه دیگر مبارزات انتخاباتی آمریکا  برای انتخاب ریاست جمهوری و نمایندگان کنگره آغاز خواهد شد. این احتمال هست که یک رهبری سیاسی بکلی متفاوت در آمریکا زمام امور را در دست بگیرد و ما اروپائی ها را به دامان مشکلات  جهانی اقتصادی و سیاسی تازه ای بیافکند. از جمله بدلیل همین احتمالات، ما اروپائی ها زیر فشار زمانی هستیم«.

با در نظر گرفتن این واقعیت که تاکنون در آمریکا یا حزب دموکرات در راس کار بوده و یا حزب جمهوریخواه، و بر اساس این سنت هرکدام از این دو حزب انتخاب شوند  » یک رهبری سیاسی» بکلی متفاوت » روی کار نمی آید، بنظر می رسد آنچه  هلموت اشمیت نمی خواهد از آن به صراحت نام ببرد ولی بر آن تکیه می کند، جناح های شناخته شده سنتی نخواهند بود. میتوان این تاکید را بیانگر نگرانی او از روی کار آمدن راستگرایان افراطی از حزب جمهوریخواه دانست، که به گفته ناظران سیاسی گرایش های آشکار نژادپرستانه و و فاشیستی دارند و هدفشان ایجاد یک جنگ جهانی است که هلموت اشمیت آنرا با بیانی محتاط «مشکلات جهانی اقتصادی و سیاسی تازه » می خواند.

اشپیگل آنلاین در نوشته ای با عنوان » ژاپن خود را علیه چین مسلح می سازد» می نویسد: از آنجا که جنگ سرد مدت هاست به پایان رسیده و ژاپن باید همسایگان خود، یعنی چین و کره شمالی را بترساند، استراتژی نظامی خود را تغییر می دهد: ژاپن به » دفاع فعال » روی می اورد.

ژاپن برای نخستین بار در مورد چین با صراحت به اظهار نظر پرداخته و برای منطقه و جامعه بین المللی  ابراز نگرانی کرده است. در سند رسمی ژاپن دلیل تغییر استراتژی ژاپن کره شمالی ذکر شده که «عامل ایجاد بی ثباتی» خوانده شده است. چون این کشور در گذشته راکت هائی پرتاب کرده که از روی خاک ژاپن گذشته، دو آزمایش اتمی کرده و افزون بر این، در ماه گذشته معلوم شد که کره شمالی برای غنی سازی اورانیوم یک دستگاه تازه و بزرگ ایجاد کرده است. از ماه نوامبر مناسبات کره شمالی و جنوبی متشنج شده است. روز جمعه ارتش خلق کره شمالی بار دیگر به کرده جنوبی هشدار داد که اگر  کره جنوبی آنطور که اعلام کرده در دریای زرد دست به مانور بزند، کره شمالی واکنش نظامی نشان خواهد داد.

مرکز ثقل برنامه جدید دفاعی ژاپن تقویت و افزایش نیروی دریائی و هوائی است. از این رو تعداد زیردریائی های ژاپن از 16 به 22 واحد ارتقاء خواهد یافت. افزون بر این بر تعداد چتر های دفاع ضد راکت افزوده خواهدشد.

ژاپن، با توجه به نگرانی های محلی، در عین حال قصد دارد بر همکاری های نظامی خود با آمریکا،کره جنوبی، استرالیا و هند بیافزاید.

دولت چین بشدت از برنامه جدید دفاعی ژاپن انتقاد کرد. جیانگ یو، سخنگوی وزارت خارجه چین، در پکن گفت: » هیچ کشوری حق ندارد خود را نماینده جامعه بین المللی اعلام کند و پیشرفت چین را مورد تفسیر های دور از مسئولیت قرار دهد.» http://www.spiegel.de/politik/ausland/0,1518,735274,00.html

در هفته گذشته روزنامه » یونگه ولت » مقاله ای منتشر کرد که نشان می دهد این تغییرات یک شبه خلق نشده  و زمینه سازی های آشکار و جنگ طلبانه دارد .  در این مقاله از جمله چنین می خوانیم:

در هفته های گذشته  استرالیا  شاهد یک بحث زنده اجتماعی  بود. «هاگ  وایت» در رساله ای  که قبل از انتشار بخش هائی از آن در روزنامه «آسترالیان» به چاپ رسید نسبت به رویداداهای نگران کننده ای که در حال وقوع هستند هشدار داده بود و آن این که چین در حال ترقی است و پاسخ آمریکا به آن همان سیاست سنتی «کان تین منت» یعنی «پیشگیری» است، که عبارتست از تکیه بر توانائی ها و قدرت اتحادیه نظامی  اش. از سوی دیگر چین هم  به سادگی  تن به ترس  و «پیشگیری» نخواهد داد. این مقدمات می تواند به ایجاد قطب بندی و اتحادیه های نظامی در آسیا بیانجامد و موجب پیدایش خطر جنگ با ابعادی فاجعه انگیز و حتی جنگ اتمی گردد. نویسنده این  رساله هشدار دهنده فرد ناشناسی نیست. او بعنوان تحلیل گر مسائل دفاعی و سیاست خارجی دارای سوابق شناخته شده  و از زمره روشنفکران تثبیت شده است. شگفت انگیز نیست که اظهارات او سبب پیدایش بحثی وسیع گردد که حتی خانم جولیا گیلارد، نخست وزیر استرالیا هم در آن شرکت کند. او بر الزام داشتن روابط حسنه با آمریکا تکیه می کند. ولی آن محافلی که پیرو نظر » هرچه بادا باد، تا آخرش می ایستیم »  هستند یک گام هم فراتر می روند و می گویند: ضرورت ایجاب می کند که با تمام توان برای ایجاد یک اتحادیه وسیع دموکرات ها علیه دیکتاتوری چین به میدان بیائیم. تردیدی نیست که ایدئولوژی  جنگی علیه چین بر پایه ایدئولوژی قدیمی قرار دارد که تجاوز نظامی و جنگ غرب را بنام  دفاع از»دموکراسی» و «حقوق بشر» توجیه می کند و حتی به آن می بالد.  این را هم بیفزائیم که اخیرا کنگره آمریکا با صراحت و افتخار اعلام خطر کرد که

دست به جنگ اقتصادی با چین خواهد زد.

http://www.jungewelt.de/2010/12-10/034.php

,

 

 

 

 

3 پاسخ

  1. آقای نافعی

    مقاله خوب و روشنگریست

  2. در نهایت ، ما نمیخواهیم در جنگ جهانی احتمال آینده ، نقش جایگزین امپراطوری عثمانی در جنگ جهانی دوم را داشته باشیم .

  3. سلام. من احتمال به وقوع پیوستن یک جنگ تمام عیار به صورت جنگهای جهانی اول و دوم را بین امریکا و متحدانش با چین خیلی کم میدانم .ولی با توجه به شناختی که از روحیه سرمایه داری امریکا ( خصوصا اگر جناح های راست رادیکال اکثریت را پیدا کنند ) دارم، حتما جنگ سردی بمراتب شدیدتر از انچه که دهه ها بین جهان غرب و اردوگاه شرق به سرکردگی شوروی وجود داشت، سر خواهد گرفت .

بیان دیدگاه